رفتار چالشبرانگیز چیست؟
بسیاری از کودکان و نوجوانان در طول زندگی خود با شیوههای چالشبرانگیز رفتار خواهند کرد. احساساتی نظیر ناراحتی، عصبانیت، استرس و ناامیدی بخشی طبیعی از روند زندگی است. در مواقعی که کودکان و نوجوانان احساسات شدیدی را تجربه میکنند، ممکن است این احساسات را از طریق واکنشهای مختلف بروز دهند.
برای کودکان خردسال، بروز خشم به شکل زدن یا برپا کردن قشقرق رویدادی طبیعی است، و نوجوانان نیز ممکن است در لحظاتی خاص فریاد بزنند، پرخاشگری کنند یا با عصبانیت اتاق را ترک کنند. همچنین، بسیاری از این کودکان و نوجوانان بهدنبال آزمایش استقلال خود، مرزها را میشکنند و این امر میتواند به رفتارهای چالشبرانگیز منجر شود.
این رفتارها معمولاً نتیجهای از تلاش آنها برای بیان احساسات و کنترل محیط اطرافشان است و درک این موضوع میتواند به والدین کمک کند تا بهتر با چالشها مواجه شوند و ارتباط موثرتری با فرزندان خود برقرار کنند.

نویسندگان: رانا نایت، استیون جی.کارول، باربارا جین فریمن
مترجم: پگاه دوستی (دوره ی دکتری تخصصی روانشناسی)
اما گاهی این رفتارها مکررتر و مقابله با آنها دشوارتر میشود؛ بهطوریکه میتواند کیفیت زندگی روزمره، روابط، یادگیری در مدرسه و تعاملات با دیگر اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار دهد.
نمونههایی از رفتار چالشبرانگیز عبارتند از:
- بروز مکرر فورانهای خشم یا برپایی قشقرق
- فریاد زدن، فحش دادن، زدن، گاز گرفتن یا لگد زدن
- شکستن یا آسیب رساندن به وسایل خانه
- رد کردن مکرر مرزها و روالها، از جمله عدم تمایل به پاسخگویی به درخواستهای منطقی
- بیفکری و انجام رفتارهای خطرناک جسمی
- اتهام به دیگران بهجای پذیرش مسئولیت رفتار خود
- قلدر شدن یا نامهربانی نسبت به دیگران
- پیوسته در دردسر افتادن در مدرسه
- امتناع از شرکت در مکالمات چالشی و دشوار

چرا کودکان و نوجوانان به شیوههای چالشبرانگیز رفتار میکنند؟
هنگامی که فرزند شما واکنشهای شدیدی بروز میدهد، میتوانید این رفتارها را به یک کوه یخ تشبیه کنید. در این تصویر، تنها نوک کوه یخ قابل مشاهده است و بیشتر آن در زیر آب پنهان شده است. بهطور مشابه، زمانی که فرزندتان به شیوههای چالشبرانگیز رفتار میکند، شما تنها آن رفتارها را میبینید، در حالی که احساساتی در زیر سطح وجود دارند که قابل مشاهده نیستند. فرزند شما ممکن است از این احساسات آگاه نباشد و در نتیجه برای بیان و مدیریت آنها به کمک شما نیاز داشته باشد.
این احساسات پنهان که در زیر آب نهفتهاند، میتوانند شامل عصبانیت، خستگی، استرس، اضطراب، سردرگمی، ناراحتی، حسادت یا بیحوصلگی باشند. لذا مهم است که به یاد داشته باشید آنچه در سطح بیرونی قابل مشاهده است، تنها بخشی از داستان است. برای درک بهتر فرزندتان، باید به عمق احساسات پنهان او نیز توجه کنید. این شناخت عمیقتر میتواند به شما کمک کند تا ارتباط بهتری با فرزندتان برقرار کرده و به او یاری دهید تا از این احساسات به روشهای سالم و سازنده عبور کند.

صحبت کردن با فرزندتان در مورد رفتارش
اگر فرزندتان رفتارهای نامناسبی نشان میدهد، شروع صحبت دربارهی مشکل، معمولاً سختترین قسمت است. ممکن است فرزندتان نخواهد حرف بزند یا متوجه نباشد که مشکلی وجود دارد. بهتر است وقتی مشغول انجام کاری با هم هستید، سر صحبت را باز کنید. این کار به فرزندتان کمک میکند آرامتر باشد و احساس نکند که یک جلسهی جدی و سنگین در پیش است. بسته به سن فرزندتان، میتوانید موقع قدم زدن، آشپزی کردن، نقاشی کشیدن یا هر کار خلاقانهی دیگری حرف بزنید. حتی میتوانید در ماشین و موقع سفر، گفتوگو را شروع کنید.

اگر فرزندتان فعلاً نمیخواهد صحبت کند، میتوانید با پیامک یا نوشتن نامه، سر صحبت را باز کنید. چه حضوری صحبت کنید و چه از راه دور، نکات زیر میتواند به ایجاد یک گفتوگوی مثبت با فرزندتان کمک کند:
۱. استفاده از عبارات ساده
از عبارات روشن و غیرقضاوتی استفاده کنید. میتوانید به این صورت صحبت کنید:
- “شنیدم صدات یه کم بلند بود.”
- “یه جورایی حس میکنم یه چیزی ناراحتت کرده.”
- “نگرانم، انگار خیلی خوشحال نیستی.”
- “بدون که هر اتفاقی داره میفته، میتونی با من در موردش حرف بزنی.”
- “یه کم صدات رفت بالا، چیزی شده؟”
- “یه چیزی انگار رو مُخِته.”
- “حس میکنم زیاد سرحال نیستی، چیزی شده؟”

۲. مشخص کردن مسأله
در مورد رفتارهایی که متوجه شدهاید، به طور واضح صحبت کنید. از برچسبها یا واژههای منفی مانند «بدجنسی»، «رفتار بد» یا «وحشتناک» پرهیز کنید. به فرزندتان بگویید که ابراز عصبانیت، ناامیدی یا ناراحتی طبیعی است، اما بیان آن به این شیوه مناسب نیست.
۳. توضیح دلیل نادرست بودن رفتار
برای کودک مهم است که درک کند چرا رفتارش نادرست است. این توضیح باید به صورت واضح و قابل فهم بیان شود. بهعنوان مثال، میتوانید بگویید:
- “عصبانی شدن یک احساس طبیعی است، اما زدن دیگران باعث آسیب دیدن آنها میشود و این کار درست نیست.”
- “وقتی تو داد میزنی، صدای تو باعث آزار و ناراحتی من میشود و این کار باعث میشود احساس بدی داشته باشم.”
هدف از این توضیحات، ایجاد درک و آگاهی در کودک نسبت به تأثیرات منفی رفتارش بر دیگران است.
۴. رویکرد همدلانه و بدون قضاوت
هنگام صحبت با کودک، سعی کنید از دیدگاه او به موضوع نگاه کنید. به او بگویید که درک میکنید ممکن است احساسات مختلفی مانند غم، عصبانیت یا نگرانی را تجربه کند و این احساسات طبیعی هستند. با این کار، کودک احساس میکند که شنیده و درک میشود و احتمال بیشتری وجود دارد که با شما همکاری کند.

۵. اطمینان خاطر و حمایت
به کودک اطمینان دهید که دوستش دارید و میخواهید به او کمک کنید تا دوباره احساس شادی کند و از زندگی لذت ببرد. این اطمینان خاطر به کودک کمک میکند تا احساس امنیت و حمایت کند و بداند که در این مسیر تنها نیست. این حمایت عاطفی، کلید اصلی برای کمک به کودک در یادگیری و مدیریت رفتارهای خود است.
کمک به فرزندتان برای مدیریت رفتار
داشتن راهکارهایی برای مدیریت رفتار فرزندتان، به شما کمک میکند تا با اطمینان بیشتری با این موضوع برخورد کنید. در ادامه، نکاتی ارائه شده که میتوانید برای کمک به فرزندتان در کنترل رفتارش امتحان کنید. برای رسیدن به نتیجه مطلوب، روشهای مختلف را امتحان کنید تا بهترین گزینه را برای خود و فرزندتان پیدا کنید. اگر راهکارهای جدید بلافاصله مؤثر نبودند، صبور باشید. ایجاد تغییر و عادت کردن به آن، زمانبر است.
این عبارتها به نکات کلیدی در مورد مدیریت رفتارهای چالشبرانگیز کودکان اشاره دارند. در ادامه، توضیحاتی در این خصوص ارائه شده است:
۱. مرزها و روالهای روشن مشخص کنید:
این بدان معناست که کودک باید بداند چه رفتاری از او انتظار میرود و چه رفتاری غیرقابل قبول است. این شامل زمان خواب، زمان غذا خوردن، زمان بازی، و همچنین قواعد رفتاری در مکانهای مختلف (مثل مدرسه، خانهی دوستان و …) میشود.مثال “بعد از شام، باید مسواک بزنی و ساعت ۸:۳۰ شب در رختخواب باشی.” یا “در فروشگاه، نباید به قفسهها دست بزنی و باید همیشه دست من را بگیری.” این قواعد باید به طور واضح و قابل فهم برای کودک بیان شوند
- نکته: این مرزها باید منطقی و مناسب سن کودک باشند.
۲. پیگیری عواقب را انجام دهید:
کودک باید بداند که اگر مرزها را زیر پا بگذارد، چه عواقبی در پی خواهد داشت. عواقب باید متناسب با رفتار کودک باشند و به طور قاطع اجرا شوند.مثال“اگر اسباببازیهایت را جمع نکنی، برای ۳۰ دقیقه نمیتوانی تلویزیون تماشا کنی.” یا “اگر به خواهرت فحش بدهی، باید برای ۱۵ دقیقه در اتاق خودت بنشینی.
- نکته: عواقب باید بلافاصله پس از رفتار نامناسب اعمال شوند، تا ارتباط بین رفتار و عواقب به خوبی برقرار شود. ثبات در اجرای عواقب بسیار مهم است.

۳. تشویق مثبت به کودک بدهید:
تمرکز بر تشویق رفتارهای خوب بسیار مؤثرتر از تمرکز بر تنبیه رفتارهای بد است. به کودک برای رفتارهای مثبتش توجه نشان دهید و او را تشویق کنید.مثال“خیلی خوب بود که امروز اسباب بازیهایت را به خوبی جمع کردی. افتخار میکنم بهت!” یا “از اینکه به برادرت کمک کردی تا کارهایش را انجام دهد، متشکرم.”
نکته: تشویق میتواند به صورت کلامی (مثل تعریف و تمجید)، فیزیکی (مثل یک آغوش گرم)، یا با جایزههای کوچک (مثل یک برچسب جایزه) باشد.
۴. به او کمک کنید تا استراتژی ای پیدا کند که به آرام شدنش کمک کند:
به کودک بیاموزید که چگونه در مواقع خشم یا ناراحتی خود را کنترل کند. این میتواند شامل تمرین تنفس عمیق، شمردن تا ده، یا انجام فعالیتهای آرامشبخش مثل نقاشی یا گوش دادن به موسیقی باشد.مثال“وقتی عصبانی هستی، سعی کن چند نفس عمیق بکشی و تا ده بشماری.” یا “میتوانی برای آرام شدن، به موسیقی مورد علاقهات گوش بدهی یا نقاشی بکشی.”
نکته: این استراتژیها باید به طور منظم با کودک تمرین شوند تا او بتواند در مواقع نیاز از آنها استفاده کند.

۵.کمک به کودک در شناسایی و نامگذاری احساسات:
برای این که کودک بتواند احساسات خود را بهتر درک کند، به او کمک کنید تا این احساسات را شناسایی کرده و نامگذاری کند. شما میتوانید از بازیها یا فعالیتهای مختلفی استفاده کنید تا به کودک کمک کنید احساساتش را بیان کند. به عنوان مثال، میتوانید از کارتهای احساسات استفاده کنید که روی هر کارت یک احساس نوشته شده است. از کودک بخواهید که احساسات خود را هنگام تجربههای مختلف با استفاده از این کارتها شناسایی کند. برای مثال، از او بپرسید: “وقتی در پارک با دوستانت بازی میکنی، کارت چه احساسی را نشان میدهد؟”
نکته:این تکنیک به کودک کمک میکند تا با نامگذاری احساساتش، از آنها آگاهتر شود و در مواقع چالشبرانگیز بهتر مدیریت کند.
۶.یاری به کودک در شناسایی احساس سرریز عواطف (Overwhelm):نشانههای سرریز عواطف میتواند شامل احساس سردرگمی، عصبانیت یا اضطراب باشد. به کودک کمک کنید تا درک کند چه زمانی این احساسات شروع میشوند. میتوانید با او درباره روزهای شلوغ و یا موقعیتهای خاصی که او به طور خاص احساس فشار میکند، صحبت کنید. مثلاً، از او بپرسید: “آیا زمانی بوده که احساس کنی نمیتوانی به همه کارهایی که باید انجام بدهی، رسیدگی کنی؟” همچنین میتوانید تکنیکهای آرامسازی، مانند تنفس عمیق را به او آموزش دهید. برای مثال، به کودک بگویید: “زمانی که احساس میکنی overwhelmed شدهای، میتوانی چند نفس عمیق بکشی.” این به او کمک میکند تا با احساساتش بهتر کنار بیاید و در مواقع دشوار قدرت بیشتری داشته باشد
۷.حفظ آرامش در مواجهه با رفتارهای دشواردر مواجهه با رفتارهای چالشبرانگیز کودک، حفظ آرامش نقش بسیار مهمی دارد. سعی کنید واکنشهای عصبی نشان ندهید و تحت فشار قرار نگیرید. به جای این که در پاسخ به رفتارهای دشوار کودک عصبانی شوید، از تکنیکهای مدیریت استرس بهره ببرید، مانند تنفس عمیق یا شمارش تا ده. به طور مثال، اگر کودک در حال درگیری با خواهر یا برادرش است، شما میتوانید با صدای آرام به او بگویید که “بیایید با هم فکر کنیم که چه کار میتوانیم بکنیم تا بهتر با این وضعیت کنار بیاییم.”
نکته: با حفظ آرامش، شما به کودک یاد میدهید که چگونه در موقعیتهای دشوار آرام بماند و به بهترین شکل ممکن واکنش نشان دهد.

یافتن پشتیبانی حرفهای برای کودکتان
پیدا کردن پشتیبانی حرفهای برای کودک شما به معنای جستجوی کمکهای تخصصی است که به نیازهای روانی و رفتاری او پاسخ میدهد. این کار میتواند شامل مشاورههای فردی، گروهی یا درمانهای ویژه باشد که به هدف بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی کودک طراحی شدهاند.
مشاوره و درمان
مشاوره و درمان ابزارهای مؤثری هستند که میتوانند به کودک شما کمک کنند تا با چالشهای روانی و رفتاری خود کنار بیاید. این فرآیندها به کودک یاد میدهند چگونه احساسات خود را شناسایی کند و با آنها به شیوههای سالم برخورد کند. همچنین، مشاوره میتواند مهارتهای مقابلهای و استراتژیهای حل مسئله را به کودک آموزش دهد تا او بتواند بهخوبی با مشکلات روزمرهاش کنار بیاید.

دریافت حمایت از مدرسه کودک شما
مدارس اغلب منابع و برنامههای مختلفی برای حمایت از کودکان با نیازهای ویژه یا مشکلات رفتاری دارند. بسیاری از مدارس، مشاوران تحصیلی و روانشناسان را در اختیار دارند که میتوانند به کودکان در مواجهه با چالشهای اجتماعی، عاطفی و تحصیلی کمک کنند. گفتگو با معلمان و مشاوران مدرسه میتواند اطلاعات ارزشمندی را در مورد گزینههای حمایتی ارائه دهد و به شما و کودکتان در ایجاد یک برنامه مناسب کمک کند.
اهمیت ایجاد یک شبکه حمایتی
علاوه بر مشاوره و پشتیبانی مدرسه، ایجاد یک شبکه حمایتی شامل خانواده، دوستان و متخصصین نیز بسیار مهم است. این شبکه میتواند به کودک کمک کند احساس کند که تنها نیست و افرادی هستند که او را در مسیر بهبودی همراهی میکنند.
نتیجهگیری
پیدا کردن حمایتهای حرفهای مناسب و استفاده از منابع موجود در مدرسه، میتواند به کودک شما در غلبه بر چالشهای روانی و رفتاری کمک کند و پایهای برای توسعه مهارتهای مثبت در او ایجاد کند. اگر احساس میکنید به کمک بیشتری نیاز دارید، بهتر است با متخصصان در این زمینه مشورت کنید تا بهترین گزینهها را پیدا کنید.

مراقبت از خودتان: کلیدی برای حمایت موثر از کودک
حمایت از کودکی که رفتارهای چالشبرانگیز دارد، میتواند یک تجربه بسیار فرساینده و طاقتفرسا باشد. اگر در حال حاضر با شرایط دشواری روبرو هستید، خودتان یا تواناییهای والدینی خود را سرزنش نکنید. این کاملاً طبیعی است که وقتی کودک شما رفتارهای نامناسب از خود نشان میدهد، احساس ناراحتی، ناامیدی یا حتی خشم کنید. به یاد داشته باشید که اغلب این رفتارها به شما ارتباط شخصی ندارند. کودکان و نوجوانان، مانند بزرگسالان، گاهی اوقات احساسات دشوار خود را بر روی کسانی که به آنها نزدیکتر هستند و در کنارشان احساس امنیت بیشتری میکنند، تخلیه میکنند. بنابراین سعی کنید این رفتارها را به خود نگیرید.
برای حفظ توانایی خود در ارائه حمایت موثر، مهم است که به طور مداوم به خودتان رسیدگی کنید و انرژی خود را بازیابی نمایید. به انجام فعالیتهایی که به شما احساس خوبی میدهند و به شما کمک میکنند تا استرس خود را کاهش دهید، ادامه دهید. وقتی احساس میکنید نیاز به حمایت دارید، از درخواست کمک دریغ نکنید.

اهمیت ارتباط با دیگر والدین
شما ممکن است از ارتباط با دیگر والدینی که شرایط مشابهی را تجربه میکنند، بهرهمند شوید. شنیدن اینکه آنها با چه چالشهایی روبرو هستند و چگونه با موقعیتهای دشوار کنار میآیند، میتواند بسیار تسلیبخش و الهامبخش باشد. آنها میتوانند افرادی باشند که در مواقع نیاز به صحبت کردن و به اشتراک گذاشتن تجربیات خود، شما را درک میکنند و حمایتتان میکنند.
راههای ارتباط با دیگر والدین:
- ارتباط با خانواده و دوستان: به دنبال حمایت و درک از افراد نزدیک خود باشید.
- دسترسی به گروههای پشتیبانی والدین: از طریق سازمانهای مختلف، گروههای حمایتی و همسالان را پیدا کنید.
- پیوستن به گروههای آنلاین: در گروههای فیسبوک یا سایر انجمنهای آنلاین که به والدین کودکان با نیازهای ویژه اختصاص داده شدهاند، عضو شوید.
به خودتان یادآوری کنید:
این نکات به والدین کمک میکند تا از خود مراقبت کنند و درک کنند که حمایت از یک کودک با رفتارهای چالشبرانگیز میتواند برای خودشان نیز چالشبرانگیز باشد. این موضوع همچنین اهمیت ارتباط با دیگر والدین و دریافت پشتیبانی را نشان میدهد.
این جملات به والدین یادآوری میکند که در مواقع سخت، باید به خود لطف داشته باشند و به یاد داشته باشند که بهترین تلاش خود را انجام میدهند.
عبارت مورد علاقه من زمانی که اوضاع سخت است این است: “این نیز خواهد گذشت.”
والدین عزیز،
- با خود مهربان باشید: به خودتان یادآوری کنید که شما در حال انجام بهترین کار ممکن هستید، حتی اگر آرزو میکردید که آن روز میتوانستید چیزی را به طور متفاوتی مدیریت کنید.
- از اشتباهات خود درس بگیرید: هیچکس کامل نیست. از تجربیات خود به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده کنید.
این جملهها به والدین کمک میکنند تا خود را در شرایط سخت ببخشند و یاد بگیرند که از خطاهای خود درس بگیرند و همچنان به تلاشهایشان ادامه دهند.