فرزندپروری دشوار است، و تصمیمگیریها و مسئولیتهای زیادی را برای والدین به همراه دارد. محققان به سبکهای فرزندپروری مختلف پرداختهاند، و بر اساس تحقیقات دیانا بامریند، چهار سبک اصلی وجود دارد که بر تربیت فرزندان تاثیر میگذارند. در ادامه، سبکهای فرزندپروری بامریند و نحوه انتخاب سبک مناسب توضیح داده میشود.

نویسنده: لیزا میلیراند
مترجم: پگاه دوستی (دوره دکتری تخصصی روانشناسی)
در دهه ۱۹۶۰، دیانا بامریند، روانشناس رشد، با تحقیقات خود در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، به بررسی سبکهای فرزندپروری پرداخت. او با بررسی میزان انتظارات والدین از فرزندان و نحوه پاسخگویی آنها به نیازهایشان، سه سبک اصلی فرزندپروری را شناسایی کرد. سبک چهارم نیز بعدها توسط دو محقق دیگر به این مجموعه اضافه شد.
انواع سبک فرزندپروری
- سبک فرزندپروری مستبدانه: این سبک با سختگیری و تعیین قوانین و انتظارات بالا برای فرزندان مشخص میشود. والدین مستبد اجازه تصمیمگیری به فرزندان نمیدهند و در صورت تخطی از قوانین، به سرعت و با شدت مجازات میکنند.
- سبک فرزندپروری مقتدرانه: والدین مقتدر ضمن تعیین محدودیتها و ارائه راهنمایی، به فرزندان خود آزادی عمل بیشتری برای تصمیمگیری و تجربه کردن اشتباهات میدهند.
- سبک فرزندپروری سهلگیرانه: والدین سهلگیر محدودیتهای اندکی برای فرزندان خود قائل میشوند و بیشتر نقش یک دوست را ایفا میکنند تا والدین. آنها معمولاً به سرعت به نیازهای فرزندان پاسخ میدهند و تسلیم خواستههای آنها میشوند. (تصور کنید والدینی که بیش از حد مراقب هستند)
- سبک فرزندپروری سهلانگارانه: این سبک که توسط النور مککوبی و جان مارتین به مجموعه اضافه شد، با عدم تعامل کافی والدین با فرزندان، عدم تعیین محدودیت و ناتوانی در برآورده کردن نیازهای آنها مشخص میشود.
این چهار سبک فرزندپروری، که همچنان مبنای بسیاری از تحقیقات امروزی در زمینه رشد دوران کودکی هستند، طیف گستردهای از رفتارهایی را در بر میگیرند که نحوه مراقبت والدین از فرزندان را توضیح میدهند. هر رابطه والدین و فرزندی منحصربهفرد است و روزبهروز تغییر میکند، اما سبک فرزندپروری غالب شما احتمالاً در یکی از این دستهها قرار میگیرد.
اگر مطمئن نیستید که سبک فرزندپروری شما کدام است، در ادامه اطلاعات بیشتری در مورد هر سبک ارائه شده تا بتوانید تشخیص دهید کدامیک به شما نزدیکتر است.

سبک فرزندپروری مستبدانه چیست؟
آلیسون شفر، درمانگر مقیم تورنتو و نویسنده کتاب «سوء رفتار نیست»، این سبک را اینگونه توصیف میکند: «در فرزندپروری مستبدانه، والدین به فرزندان خود اعتماد ندارند که کارها را به درستی انجام دهند، اما بهجای انجام دادن کارها برای آنها، آنها را مجبور میکنند کار درست را انجام دهند.» والدین در این سبک، حاکمان مطلق خانواده هستند و نظر آنها ارجحیت دارد. این سبک، روشی سنتی است که در آن قوانین سختگیرانه بوده و جایی برای تفسیر باقی نمیماند. تنبیهها به سرعت اعمال میشوند و کودکان به ندرت در تصمیمگیریها یا انتخابهای مربوط به خودشان نقشی دارند.
فرزندپروری مستبدانه چگونه به نظر میرسد؟
اگر مرتباً از عبارت «چون من گفتم» استفاده میکنید، احتمالاً در تربیت فرزندان خود گرایش مستبدانه دارید. والدین مستبد قوانینی سختگیرانه دارند که باید بدون توجه به شرایط، رعایت شوند. آنها بدون مشورت با کودک، برای او تصمیم میگیرند، برای اطاعت از تنبیه استفاده میکنند و معمولاً نسبت به والدینی که از سبکهای دیگر فرزندپروری استفاده میکنند، محبت کمتری از خود نشان میدهند.
تاثیرات فرزندپروری مستبدانه:
شفر میگوید: «کودکان در خانوادههای مستبد، تا زمانی که رهبر مستبد حضور دارد، به خوبی رفتار میکنند. اما به محض اینکه آنها را ترک کنید، بهویژه وقتی کمی بزرگتر شوند و طعم آزادی را بچشند، یا شورش میکنند یا به دنبال شخص دیگری میگردند تا به آنها بگوید چه کاری انجام دهند.»
به گفته شفر، کودکانی که والدین مستبد دارند، معمولاً:
- ذهنیت «پیرو» را در خود پرورش میدهند و بدون فکر کردن، به راحتی با دیگران همرنگ میشوند.
- تشخیص درست از غلط برایشان دشوار است.
- با مسائل مربوط به عزت نفس دست و پنجه نرم میکنند و برای تأیید ارزش خود، به افراد صاحب قدرت متکی هستند.

سبک فرزندپروری مقتدرانه چیست؟
در میان سبکهای فرزندپروری بامریند، فرزندپروری مقتدرانه معمولاً به عنوان «استاندارد طلایی» در نظر گرفته میشود؛ تعادلی بین سبک سختگیرانه مستبدانه و رویکرد سهلگیرانه. والدین مقتدر برای فرزندان خود محدودیت تعیین میکنند، اما به نیازهای آنها نیز پاسخ میدهند. میتوان آن را سبکی محکم اما مهربان توصیف کرد. شفر میگوید: «والدین مانند مدیران اجرایی عمل میکنند، اما به شیوهای دوستانه که محترمانه است و به کودک اجازه میدهد از پیامدهای رفتار خود درس بگیرد.»
فرزندپروری مقتدرانه چگونه به نظر میرسد؟
والدین مقتدر به فرزندان خود فضا میدهند تا تصمیم بگیرند و از اشتباهات خود درس بگیرند، اما همچنان راهنمایی و قوانینی را که کودکان به آن نیاز دارند، ارائه میکنند. هنگامی که کودکان قوانین را زیر پا میگذارند، تنبیهها معمولاً ناشی از پیامدهای طبیعی رفتار آنها است و والدین وقت میگذارند تا توضیح دهند که چرا رفتار کودک نیاز به اصلاح دارد.
تاثیرات فرزندپروری مقتدرانه:
اکثر مطالعات و متخصصان، فرزندپروری مقتدرانه را به عنوان بهترین راه برای تربیت فرزندانی با اعتماد به نفس، سازگار و موفق معرفی میکنند. دکتر فران والفیش، روانپزشک کودک و رواندرمانگر روابط والدین، میگوید: «والدین مقتدر، هدف بهینه هستند. هر یک از والدین باید گرما، عشق و پرورش را با مرزها متعادل کنند، محدودیتهایی را تعیین کنند، آنها را دنبال کنند و اقدامات لازم را انجام دهند تا مطمئن شوند فرزندانشان مسئولیتهای خود را به پایان میرسانند. این امر به تربیت کودکانی با اعتماد به نفس، شاد، انعطافپذیر و مقاوم کمک میکند.»
فرانسین زلتسر، روانشناس و مدیر بالینی سلامت روان، میافزاید که فرزندپروری مقتدرانه به این دلیل سبک بهینه است که دلبستگی ایمن و احساس امنیت را در کودکان تقویت میکند. او میگوید: «والدین مقتدر، تعادلی بین ساختار و محبت ایجاد میکنند. محبت، احساسات کودک را تأیید میکند، در حالی که ساختار، معیارها و انتظارات را تعیین کرده و کودک را مسئولیتپذیر میکند. این کار کودکان را آماده میکند تا انتقادی فکر کنند و بر موانعی که ممکن است در آینده با آنها مواجه شوند، مانند تعارضات در محیطهای اجتماعی یا استرس در محیط کار، غلبه کنند.»
گفته میشود که فرزندپروری مقتدرانه به کودکان کمک میکند تا:
- به لطف توجه والدین خود، اعتماد به نفس و شادی بیشتری داشته باشند.
- یاد بگیرند که چگونه مسئولیت را مدیریت کنند و به تنهایی تصمیمات خوبی بگیرند.
- بیاموزند که چگونه بر موانع غلبه کنند، زیرا به آنها فرصت و تشویق برای تلاش داده میشود.
- به قضاوت خود اعتماد کنند.

سبک فرزندپروری سهلانگارانه چیست؟
این سبک، آسانترین سبک فرزندپروری در مدل بامریند است. والدین سهلگیر بیشتر شبیه یک دوست برای فرزندانشان هستند تا اینکه نقش رهبری را در خانواده بر عهده بگیرند. آنها بیش از حد به خواستهها و نیازهای فرزندان خود پاسخ میدهند و نمیخواهند قوانینی وضع کنند یا کاری انجام دهند که باعث نارضایتی فرزندانشان شود.
فرزندپروری سهلگیرانه چگونه به نظر می رسد؟
والدین سهلگیر معمولاً تسلیم خواستههای فرزندان خود میشوند – حتی اگر ایده خوبی نباشد. شفر میگوید: «این والدین نمیدانند چگونه حد و مرز تعیین کنند.»
تأثیرات فرزندپروری سهلگیرانه:
شفر میگوید: «فرزندان والدین سهلگیر، معمولاً خود را با یکی از این دو سناریو تطبیق میدهند: یا به کودکی تبدیل میشوند که احساس میکند همه چیز حق اوست، یا به طرز باورنکردنی مضطرب میشوند، زیرا هیچکس کشتی را هدایت نمیکند.»
والفیش تصویری وخیمتر از ملایمترین شیوههای فرزندپروری ارائه میدهد. او میگوید در بدترین حالت، پیامدهایی برای این کودکان وجود دارد که تا بزرگسالی ادامه دارد:
- تنظیم عاطفی ضعیفی وجود دارد.
- زمانی که به آنچه میخواهند نمیرسند، نافرمان و سرکش می شوند.
- هنگامی که با وظایف چالشبرانگیز مواجه میشوند، پشتکار ندارند.
- درگیر مصرف مواد مخدر و الکل می شوند و رفتارهای ضد اجتماعی دیگر از خود نشان می دهند.

سبک فرزندپروری سهل انگارانه چیست؟
این سبک، یکی از سبکهای اصلی فرزندپروری در مدل بامریند نیست، فرزندپروری سهلانگارانه در سال ۱۹۸۳ توسط النور مککوبی، استاد روانشناسی در دانشگاه استنفورد، و همکارش جان مارتین به این الگو اضافه شد. در فرزندپروری سهلانگارانه، والدین به نیازهای کودک پاسخ نمیدهند و هیچ انتظاری از فرزند خود ندارند. در شدیدترین شکل، این نوع فرزندپروری اغلب منجر به دخالت مقامات میشود، زیرا بیتوجهی به فرزند، او را در معرض خطر قرار میدهد.
فرزندپروری سهل انگارانه چگونه است؟
والدین سهلانگار در زندگی فرزندان خود بیتفاوت هستند و در برآوردن نیازهای فرزندان خود – از نظر جسمی، عاطفی و غیره – کوتاهی میکنند. این والدین تمایل زیادی به گفتگو یا تعامل با فرزندان خود ندارند و معمولاً در اکثر فعالیتهای فرزندان خود غایب هستند. بدون محدودیت و راهنمایی، کودکانی که با سهلانگاری والدین بزرگ میشوند، ممکن است از طریق رفتار نامناسب واکنش نشان دهند.
اثرات سهلانگاری والدین:
والفیش میگوید: «والدین بیتوجهی که هیچ خواستهای ندارند و به فرزندانشان توجه نمیکنند یا به آنها پاسخ نمیدهند، فرزندانی را تربیت میکنند که مشکلات دلبستگی دارند، زیرا پیوند بین فرزند و والدین بسیار زودگذر است.» کودکانی که با این سبک فرزندپروری بزرگ میشوند، اغلب در بزرگسالی به موارد زیر دچار میشوند:
- افسردگی
- تلاش برای ایجاد ارتباط نزدیک با دیگران به دلیل عدم وجود پیوند عمیق والدین و فرزند
- داشتن روابط ناموفق
- ابراز خشم و خصومت از طریق رفتار بزهکارانه
- منزوی کردن خود از جامعه
