تغییر الگوهای رفتاری مخرب

همه ما عادت‌های بدی داریم، و تلاش برای ترک همه آنها احمقانه است. موفقیت با ایجاد تغییرات کوچک حاصل می‌شود. منظور من از “عادات بد” الگوهای رفتاری است که یا تفاوتی برای بهتر شدن زندگی‌تان ایجاد نمی‌کنند، یا آن‌را بدتر می‌کنند.

منبع: وقتی زندگی ضربه سختی می‌زند

راس هریس (۲۰۲۱)/ ترجمه نرگس حسینی نیا و پیمان دوستی (۱۴۰۱)

هنگام تغییر الگوی رفتاری خود-‌‌‌‌ شکننده، باید به شش سوال پاسخ داد:

۱. من چه کار می‌کنم؟

۲. چه چیزی باعث آن (کار) می‌شود؟

۳. بازده نهایی آن چیست؟

۴. بهای آن چقدر است؟

۵. گزینه جایگزین چیست؟

۶. از چه مهارت‌هایی می‌توانم استفاده کنم؟

۱. من چه کار می‌کنم؟

اولین قدم در تغییر یک الگوی رفتاری مشکل‌ساز این است که مشخص کنید شامل چه چیزی می‌شود: در واقع چه می‌گویید و چه می‌کنید؟ به عنوان مثال، عبارت «به تعویق انداختن» مشخص نمی‌کند که شما چه کاری انجام می‌دهید. به کاری که شما انجام نمی‌دهید اشاره دارد. اگر انجام برخی کارها یا فعالیت‌های مهم را به تعویق می‌اندازید، مشخص کنید در عوض چه کاری انجام می‌دهید: آیا در حال انجام بازی‌های رایانه‌ای، خواندن اخبار، خیره شدن به دیوار، خوردن تنقلات، نوازش حیوان خانگی‌تان یا دراز کشیدن در رختخواب هستید؟

اگر عادتِ “اجتناب از دوستان” است، چه می‌گویید و چه می‌کنید؟ آیا پیام‌های متنی را نادیده می‌گیرید، دعوت‌ها را رد می‌کنید، بهانه‌ می‌آورید و رویدادهای اجتماعی را در آخرین لحظه لغو می‌کنید؟

۲. چه چیزی باعث آن می‌شود؟

مهم است که تشخیص دهیم چه چیزی باعث تحریک رفتار مورد نظر می‌شود: چه موقعیت‌‌ها، افکار و احساساتی باعث آن می‌شوند؟ کی و کجا اتفاق می‌افتد؟ آیا افراد، مکان‌ها، موقعیت‌ها یا رویدادهای خاصی باعث آن می‌شوند؟ چه افکار، احساس‌ها، خاطرات، هیجان‌ها، حس‌ها یا امیالی بلافاصله قبل از شروع به انجام آن، ظاهر می‌شوند؟ (اگر مطمئن نیستید که چه افکار و احساساتی رفتار شما را تحریک می‌کند، یک دفتر خاطرات داشته باشید. زمان و مکان انجام این کار را یادداشت کنید و ببینید آیا می‌توانید تشخیص دهید که دقیقاً قبل از شروع چه احساس و فکری داشتید).

۳. بازده نهایی آن چیست؟

هر نوع رفتاری، بازده‌ای دارد (نتایجی که نوعی منفعت را منتقل می‌کند) و هم هزینه (نتایجی که به نوعی زیان‌آور هستند). تشخیص اینکه چه بازدهی دارد اغلب مفید است. چرا؟ چون در مورد اینکه چرا به انجام آن ادامه می‌دهید بینش می‌دهد. اگر هیچ بازدهی وجود نداشت، انجام این رفتار را متوقف می‌کردید، بنابراین خوب است بدانید که از آن چه نتیجه‌ای می‌گیرید. اساساً، بازده به این خلاصه می‌شود:

  • شما از چیزی که نمی‌خواهید دور می‌شوید؛
  • شما به چیزی که می‌خواهید دسترسی پیدا می‌کنید.

۴. بهای آن چقدر است؟

احتمالاً، شما از قبل از برخی هزینه‌های این رفتار آگاه هستید یا نمی‌خواهید آن‌را تغییر دهید. با این‌حال، این موضوع ارزش تأمل عمیق‌تر را دارد. این رفتار از نظر سلامتی، بهزیستی، سرزندگی، روابط، پول، وقت تلف شده، فرصت‌های از دست رفته، چه هزینه‌ای برای شما دارد؟ وقتی این کار را انجام می‌دهید چه چیزهای معنی‌دار یا ارزشمندی را از دست می‌دهید؟ چه چیزی به دست می‌آورید که نمی‌خواهید؟

۵. گزینه جایگزین چیست؟

گفتن «دیگر نمی‌خواهم د، ﻫ ، و را انجام دهم» آسان است. گفتن “در عوض، من می‌خواهم الف، ب، ج را انجام دهم” بسیار سخت‌تر است. با این‌حال، این یک گام اساسی در ترک عادت است. وقتی محرک‌ها وجود دارند- همه آن موقعیت‌ها، افکار و احساسات دشواری که با سؤال دوم (چه چیزی باعث آن می‌شود) شناسایی کردید و قرار نیست رفتاری را که در سؤال اول (من چه کار می‌کنم؟)  مشخص کرده‌اید انجام دهید، در عوض چه خواهید کرد؟ اینجاست که به ارزش‌های خود باز می‌گردید: چه اقدامات مبتنی بر ارزش‌هایتان را انجام خواهید داد؟

۶. از چه مهارت‌هایی می‌توانم استفاده کنم؟

اطلاعاتی که در پاسخ به سؤالات اول تا پنجم جمع‌آوری کردیم مفید است، اما تغییر واقعی با سؤال ششم، زمانی اتفاق می‌افتد که ما به‌طور فعال مهارت‌های ACT خود را به کار می‌گیریم. از چه مهارت‌هایی می‌توانید برای مدیریت تمام آن افکار، احساس‌ها، خاطرات، حس‌ها و میل‌ها استفاده کنید- لنگر انداختن، رها کردن قلاب افکار، ایجاد فضایی برای احساسات، خود-شفقتی، ارتباط با ارزش‌هایتان؟