چهره های متعدد کمال گرایی

محققان می گویند که نیاز به کمال در طعم های مختلفی وجود دارد که هر کدام با مجموعه ای از مشکلات مرتبط است. دکتر پل هویت، با محققانی که استدلال می کنند که کمال گرایی – نیاز به کامل بودن یا به نظر رسیدن – گاهی اوقات می تواند به عنوان یک انگیزه سالم برای رسیدن به اهداف بلند پروازانه عمل کند، موافقت زیادی ندارد. او می‌گوید: «فکر نمی‌کنم نیاز به کامل بودن به هیچ وجه نیاز سازگاری باشد».

مترجم: محمد جواد خدادادی
منبع: https://www.apa.org

نویسنده: اتین بنسون

در بیش از ۲۰ سال تحقیق، هویت و همکارانش – به ویژه روانشناس دکتر گوردون فلت – دریافتند که کمال گرایی با افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن و سایر مشکلات سلامت روان مرتبط است. تابستان امسال، چندین مطالعه جدید منتشر شد که به توضیح چگونگی کمک کمال-گرایی به ایجاد آسیب های روانی کمک می کند.
هویت، روانشناس فعال و استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا، می گوید: « این من را شگفت زده می کند که در ادبیات حال حاضر به مردم گفته می شود که کمال گرایی خودمحور، سازگار است. مردم این ادعا را خواهند پذیرفت و ادبیات نسبتاً وسیعی را که می گوید کمال گرایی عامل آسیب پذیری برای افسردگی تک قطبی، بی اشتهایی و خودکشی است نادیده می گیرند».

مسئله سازگاری

از اوایل دهه ۱۹۹۰، هویت و فلت، اساتید روانشناسی در دانشگاه یورک در تورنتو، از این ایده دفاع کردند که کمال گرایی دارای طعم های متفاوتی است که هر کدام با انواع مختلفی از مشکلات مرتبط است. آنها استدلال می کنند که برخی از این مشکلات ممکن است کمتر از سایرین باشد، اما هیچ شکلی از کمال گرایی کاملاً بدون مشکل نیست.
با این حال، محققان دیگر پیشنهاد کرده‌اند که برخی از اشکال کمال‌گرایی- به‌ویژه آن‌هایی که مستلزم استانداردهای شخصی بالا هستند- می‌توانند سازگار باشند. آنها استدلال می¬کنند که ورزشکاران در سطح جهانی استانداردهای فوق العاده بالایی دارند. نباید به آنها تنها به این دلیل که هدف بالایی دارند برچسب آسیب شناسی زده شوند.
هیویت می‌گوید این یک ساده‌سازی بیش از حد است که دو چیز بسیار متفاوت را با هم ترکیب می‌کند: میل به برتری و میل به کامل بودن.
برای نشان دادن تفاوت، هویت داستانی را در مورد یکی از بیمارانش تعریف می کند، یک دانشجوی افسرده دانشگاه که متقاعد شده بود که در یک دوره خاص باید A+ بگیرد.
دانش آموز به سختی درس خواند و در کلاس حاضر شد، اما وقتی هیویت او را دید، حتی بیشتر از قبل افسرده بود و نهایتاً دست به خودکشی زد. هیویت می‌گوید: «او به من گفت که A+ فقط نشان‌دهنده میزان شکست او بود. شاگرد استدلال می کرد که اگر او کامل بود، مجبور نبود اینقدر سخت کار کند».

تعریف کمال گرایی

در قلب بحث، اختلاف نظر بر سر تعاریف نهفته است – دقیقاً منظور از کلمات ” کمال گرایی تطبیقی” و “کمال گرایی غیر تطبیقی” چیست؟
برای برخی از محققان، این بحث را می توان با تقسیم کمال گرایان به دو نوع سازگار و ناسازگار حل کرد. این راهی است که روانشناس دکتر کنت رایس و همکارانش در مطالعه اخیر (در مجله روان درمانی شناختی جلد ۱۷، شماره ۱) طی کردند.
آنها دریافتند که کمال گرایان سازگار و ناسازگار استانداردهای شخصی بالایی دارند، اما عدم رعایت این استانداردها برای دومی استرس زاتر از اولی است.
همه موافق نیستند که چنین تمایزی بهترین راه حل است.
دکتر رندی فراست روانشناس می گوید: «من فکر می کنم مایه تأسف است که ما به زبانی تکامل یافته ایم که در آن از کمال گرایی به عنوان «انطباقی» صحبت می کنیم. این ممکن است روشی سازنده در مورد آن نباشد».
فراست، استاد کالج اسمیت می‌گوید، به‌ویژه، صحبت از سازگاری اغلب نقش زمینه را در تعیین اینکه آیا یک نگرش یا رفتار خاص سازگار است نادیده می‌گیرد. او می‌گوید که استانداردهای بالا ممکن است در یک موقعیت، اما نه در موقعیتی دیگر و یا برای افراد خاص اما نه برای دیگران تطبیق‌پذیر باشند.
علاوه بر این، در حالی که استانداردهای بالا بخشی از کمال گرایی هستند، به تنهایی برای کمال گرا کردن یک فرد کافی نیستند.
فراست می گوید: «یک چیزی که واضح است این است که تعیین استانداردهای بالا برای خود همیشه به آسیب منتهی نمی شود».

پیوندهایی به آسیب شناسی روانی

در حالی که بحث در مورد سازگاری کمال گرایی ادامه دارد، محققان در درک اینکه چگونه کمال گرایی می تواند به آسیب شناسی روانی کمک کند پیشرفت قابل توجهی داشته اند.
برای برخی از انواع کمال گرایی، پیوند روشن است. کمال گرایی تجویز شده از نظر اجتماعی- اعتقاد به اینکه دیگران فقط در صورتی برای شما ارزش قائل می شوند که شما کامل باشید – با افسردگی و سایر مشکلات از جمله خودکشی همراه بوده است.
فلت توضیح می‌دهد: «من فکر می‌کنم دلیل آن این است که کمال‌گرایی تجویز شده از نظر اجتماعی عنصری از فشار همراه با احساس درماندگی و ناامیدی دارد. او خاطرنشان می کند که افراد کمال گرا که از نظر اجتماعی تجویز می شوند، تمایل دارند این احساس را داشته باشند که “هر چه بهتر عمل کنم، انتظار می رود نتیجه بهتری بگیرم.”
همچنین مشکلات آشکاری با کمال گرایی دیگر گرا، تمایل به کمال طلبی از دوستان، خانواده، همکاران و دیگران وجود دارد. هیویت می‌گوید این می‌تواند به‌ویژه برای روابط صمیمانه مضر باشد.
هیویت می‌گوید: «اگر از همسرتان می‌خواهید که کامل باشد، و از آن همسر انتقاد می‌کنید، می‌توانید فوراً متوجه شوید که مشکلاتی در رابطه وجود خواهد داشت».
برای کمال گرایی خودمحور – میل با انگیزه درونی برای کامل بودن – تصویر کمتر واضحی است.
مطالعات هویت و فلت و همکارانشان و همچنین سایر گروه های تحقیقاتی، ارتباطی با مشکلات سلامت روان، به ویژه اختلالات خوردن پیدا کرده است. در مقاله اخیر در (شناخت درمانی و تحقیقات جلد ۲۶، شماره ۶)، هیویت، فلت و همکارانشان ارتباط بین بی اشتهایی عصبی و کمال¬گرایی خودگرا را گزارش کردند.
با این حال، مطالعات دیگر نتوانسته اند چنین ارتباطی را بیابند. هیویت و فلت پیشنهاد می کنند که این به این دلیل است که کمال گرایی خودمحور یک عامل خطر یا آسیب پذیری برای اختلالات روانی است – نه خود یک اختلال. آنها استدلال می کنند که کمال گرایان خودمحور در موقعیت های کم استرس خوب عمل می کنند، اما زمانی که همه چیز بد پیش می رود احتمال افسردگی، اضطراب یا خودکشی بیشتر است.


فلت می‌گوید: اساساً آنچه که ما برای به اصطلاح بُعد تطبیقی کمال‌گرایی – کمال‌گرایی خودمحور – یافته‌ایم این است که وقتی افراد استرس‌های زندگی را تجربه می‌کنند، چندان موفقیت‌آمیز نبوده است.
پشتیبانی از “فرضیه آسیب پذیری خاص” هویت و فلت هنوز قطعی نیست، اما شواهدی برای آن یافت شده است. در شماره اخیر (مجله روانشناسی مشاوره جلد ۵۰، شماره ۳)، آنها و همکارانشان گزارش کردند که تأثیر کمال گرایی بر افسردگی در دانش آموزان دختر با “مشکل ها شامل مشکلات بین فردی جزئی و مرتبط با پیشرفت ” تعدیل می شود.
شواهد دیگر از مطالعه اخیر روانشناسان انگلیسی روری اوکانر، دکترای دانشگاه استراثکلاید، و داریل بی. اوکانر، دکترای دانشگاه لیدز به دست آمده است.
آنها دریافتند که ناامیدی و پریشانی روانی در بین دانشجویان را می توان با تعامل بین کمال گرایی و مقابله اجتنابی – مقابله با مشکلات از طریق اجتناب از آنها – اما نه با کمال گرایی یا مقابله اجتنابی به تنهایی پیش بینی کرد.
اوکانر و اوکانر دریافتند کمال‌گرایان با سبک‌های مقابله‌ای مثبت، افسرده‌تر از حد متوسط نبودند. نتایج که در مجله (روانشناسی مشاوره جلد ۵۰، شماره ۳) گزارش شده است، از این ایده حمایت می کند که کمال گرایی با سایر صفات و رویدادهای زندگی در تعامل است تا آسیب شناسی روانی ایجاد کند.

خودنمایی کمال گرا

تمایل به ارائه خود به عنوان کامل نیز پیامدهای مهمی برای آسیب شناسی روانی دارد، به ویژه در زمینه درمان. هیویت، فلت و همکارانشان اخیرا مقیاس جدیدی به نام مقیاس خودآرائی کمال گرا (PSPS) برای اندازه گیری آن ابداع کرده اند.
PSPS سه جنبه از خودنمایی کمال‌گرا را ارزیابی می‌کند: تبلیغ کمال خود، اجتناب از موقعیت‌هایی که ممکن است در آن فرد ناقص به نظر برسد و ناتوانی در افشای موقعیت‌هایی که در آنها ناقص بوده است.
هویت و فلت دریافته‌اند که PSPS پریشانی روان‌شناختی را بالاتر و فراتر از آن چیزی که توسط معیار اصلی کمال‌گرایی آنها، یعنی مقیاس کمال‌گرایی چند بعدی، پیش‌بینی می‌شود، پیش‌بینی می‌کند. این یافته در مجله (شخصیت و روانشناسی اجتماعی جلد ۸۴، شماره ۶) گزارش شده است.
هویت می‌گوید: «این دسته از افراد تمایل دارند چیزی را که باعث ناقص جلوه دادن آنها شود، فاش نمی‌کنند. نگه داشتن آنها در درمان دشوار است، زیرا شما از آنها می خواهید کاری را انجام دهند که با آن مبارزه می کردند.
هیویت به عنوان یک روانشناس مجرب که به طور مکرر با کمال گرایان رفتار می کند، از تمرکز بر استانداردهای شخصی بالا اجتناب می کند. به گفته او، احتمالاً صدها بار به بیماران گفته شده است که استانداردهای خود را پایین بیاورند، و او می‌گوید که درمانی که این را تکرار می‌کند، خطر نادیده گرفته شدن را دارد.
هیویت می گوید: «من بیشتر روی پیش سازهای کمال کار می کنم – نیاز به پذیرفته شدن، مراقبت از آن، این نیازهای بین فردی همان چیزی است که رفتار کمال گرا را هدایت می کند».