گرایش صنعتی و سازمانی در بین گرایشهای دیگر روانشناسی خصوصا در کشور ما، قدمت چندان زیادی ندارد و در بین دانشجویان روانشناسی و مخاطبینی که میتوانند از خدمات این تخصص بهره ببرند، تا حد نسبتا زیادی ناشناخته است. لذا قصد داریم بر اساس تعاریف و توضیحات انجمن روانشناسی آمریکا (APA) به معرفی این گرایش بپردازیم.

منبع: انجمن روانشناسی آمریکا (APA)
گردآوری و ترجمه: مجتبی غنی مؤخر
روانشناسی صنعتی و سازمانی (I/O psychology) به عنوان مطالعه علمی رفتار افراد در سازمانها و محل کار شناخته میشود. این تخصص روی توسعه اصولی از رفتار فردی، گروهی و سازمانی و به کار بستن این دانش جهت حل مشکلات محیط کار، تمرکز دارد.
دانش تخصصی
دانش و آموزش تخصصی در علم رفتار در محیط کار مستلزم آگاهی عمیق از توسعه سازمانی، نگرشها، توسعه حرفهای، نظریه تصمیمگیری، عملکرد انسانی و عوامل انسانی، رفتار مصرفکننده، نظریه و فرآیند گروههای کوچک، نظریه و توسعه معیارها، تحلیل شغل و وظیفه، و ارزیابی فردی است. علاوه بر این، تخصص روانشناسی صنعتی-سازمانی نیازمند آگاهی از ملاحظات اخلاقی و همچنین قوانین، مقررات اداری، حقوق پرونده و دستورات اجرایی مربوط به فعالیتهای محیط کار میباشد.
مسائل مورد توجه
تخصص روانشناسی صنعتی و سازمانی به مسائل استخدام، انتخاب و جایگزینی، آموزش و توسعه، اندازه گیری عملکرد، انگیزش محیط کار و سیستمهای پاداش، کیفیت زندگی کاری، ساختار کار و عوامل انسانی، توسعه سازمانی و رفتار مصرف کننده، میپردازد.
جمعیت هدف
روانشناسی صنعتی و سازمانی به وضوح بر رفتار انسان در محیط کار متمرکز است. بنابراین، جمعیتهایی که تحت تاثیر فعالیت روانشناسی صنعتی و سازمانی قرار میگیرند شامل افراد درون و متقاضیان ورود به کار، صنعت، نیروی کار، بخش عمومی (شامل سازمانهای غیرانتفاعی)، دانشگاهی، اجتماعی و سازمانهای بهداشتی” میباشد.
مهارتها و راههای مورد استفاده
روانشناسان صنعتی و سازمانی دانشمند- شاغلینی هستند که در طراحی، اجرا و تفسیر تحقیقات در حوزه روانشناسی، تخصص دارند و یافتههای خود را برای کمک به حل مشکلات انسانی و سازمانی در زمینه کارهای سازمانیافته به کار میبرند. روانشناسان صنعتی-سازمانی:
نیازهای آموزشی و توسعهای را معرفی میکنند؛
شغل، کار و کیفیت زندگی کاری را طراحی کرده و بهبود میدهد؛
برنامههای آموزشی را فرمولبندی کرده، اجرا میکند و اثربخشی آنها را میسنجد؛
کارکنان را کوچ میکند؛
معیارهایی را برای ارزیابی عملکرد افراد و سازمانها توسعه میدهد؛ و ترجیحات مصرفکننده، رضایت مشتری، و استراتژیهای بازار را میسنجد.