زبان قضاوتگر ما معتقد است که همه چیز را میداند و نیازی به تجربه کردن نیست. در بسیاری از موارد وقتی درباره موضوعی صحبت میشود، بلافاصله ذهن میگوید: “من میدانم این چیست، نیاز نیست آن را تجربه کنی”. باید بگویم در این مورد کودکان از ما جلوتر هستند. آنها سعی میکنند همه چیز را کشف کنند و مانند دانشمندی به کسب اطلاعات میپردزاند.
منبع: دوستی، پیمان. (۱۴۰۰). مهارت های زندگی بر اساس پذیرش و تعهد درمانی متمرکز بر شفقت. انتشارات امین نگار: تهران. چاپ چهارم.
کودکی که از پدرش پرسید، این چیست؟ ذهن پدر با یک کلمه به نام “دوچرخه” مدعی شد که همه چیز را درباره آن میداند و نیازی به تجربه کردن ندارد. سپس پدر همان کلمه را به کودک انتقال داد. برای مدتی صحنه را تماشا کردم. کودک همه اجزا دوچرخه را وارسی میکرد. درباره نحوه کارکرد هریک از آنها سوال میپرسید و کنجکاوانه به کشف این وسیله جدید میپرداخت.
در واقع تفکر نقاد مستلزم این است که گاهی به آنچه که ذهن میگوید “شک” کنید و دوباره موضوع را بررسی کنید. گاهی به مراجعینم میگویم: چطور متوجه شدی؟ ذهنت گفت؟ چرا از ذهنت تشکر نمیکنی که فرصتی برای تجربه کردن در اختیارت نمیگذارد(با لحنی شکاک و تمسخر آمیز نسبت به ذهن)؟
اولین قدم برای داشتن تفکر نقاد، فعالانه فکر کردن است. برای فعالانه فکر کردن باید اطلاعات بیشتری در خصوص موضوع به دست بیاوریم، احتمالات مختلف را بررسی کنیم و با افرادی که درباره آن حیطه تجربه دارند صحبت کنیم. فراموش نکنید که بی چون و چرا به آنچه ذهنتان میگوید، گوش فرا ندهید.
لیستی از کلماتی تهیه کنید که فکر میکنید میدانید معنی آنها چیست، اما اگر به شما بگویند آن را توضیح دهید، نمیتوانید.
سعی کنید یکی از موضوعاتی که طی این هفته برایتان اتفاق میافتد را به خاطر بسپارید. کمی در ذهنتان عقب بیاستید و به آنچه ذهنتان میگوید گوش کنید. به آنچه ذهنتان میگوید کمیشک کنید و فرصتی برای تجربه کردن و کسب اطلاعات در اختیار خودتان قرار دهید.
تاریخ / ساعت: ………………………………………………………
موضوع: ……………………………………………………………..
آنچه ذهن درباره آن موضوع به شما گفت: ………………………………………………………………….
چطور به ادعای دانستن ذهنتان شک کردید و چه اطلاعات جدیدی بدست آوردید: ……………………………………………………..
مطالب بیشتر: