رفتار سازمانی از جمله مباحث مهم در اصول مدیریت، تجارت، جامعه شناسی و روانشناسی صنعتی و سازمانی محسوب میشود. البته اهمیت این حوزه به قدری است که یک رشته مستقل آکادمیک و دانشگاهی نیز محسوب میگردد. رفتار سازمانی به عنوان مطالعه چگونگی تعامل افراد در گروه ها شناخته شده و به طور گستردهای در تجارت در جهت بهبود عملکرد افراد به صورت فرد به فرد و به طور کلی در گروه به کار گرفته میشود.
رفتار سازمانی شامل تحقیق روی بهبود عملکرد شغلی، افزایش رضایت شغلی، ارتقاء نوآوری، و پیشبرد رهبری میشود.

منبع: وبسایت www.investopedia.com
نویسنده: کارول م. کوپ
گردآوری و ترجمه: مجتبی غنی موخر
رفتار سازمانی یکی از پایههای اساسی برنامههای منابع انسانی شرکتهاست که عناصری مانند حفظ کارکنان، مشارکت (تعهد) کارکنان، آموزش و فرهنگ سازمانی را در بر میگیرد.
برنامههای دانشگاهی در زمینه رفتار سازمانی از حوزههایی مانند انسانشناسی، قومنگاری و مطالعات رهبری بهره میگیرند.
اثر هاثورن، که بیان میکند چگونه رفتار افراد زمانی که میدانند تحت نظر هستند تغییر میکند، مشهورترین مطالعه در زمینه رفتار سازمانی است.
یادگیری رفتار سازمانی
برنامههای دانشگاهی متمرکز بر رفتار سازمانی را میتوان در دانشکدههای مدیریت بازرگانی، همچنین در دانشکدههای مددکاری اجتماعی و روانشناسی یافت. این برنامهها از رشتههای انسانشناسی، قومنگاری و مطالعات رهبری بهره گرفته و از روشهای کمی، کیفی و مدلهای رایانهای برای بررسی و آزمون ایدهها استفاده میکنند. بسته به برنامهٔ آموزشی، میتوان موضوعات خاصی را در رفتار سازمانی یا حوزههای گستردهتری را در این زمینه مطالعه کرد. موضوعات خاصی که پوشش داده میشوند شامل شناخت، تصمیمگیری، یادگیری، انگیزش، مذاکره، برداشتها، فرایند گروه، کلیشهسازی، و قدرت و تاثیر. حوزههای مطالعاتی گستردهتر شامل نظامهای اجتماعی، و پویایی تغییر، بازارها، رابطه بین سازمانها و محیطهایشان، چگونگی تاثیرگذاری تحرکات اجتماعی بر بازارها و قدرت شبکههای اجتماعی، میشود.

چرا مطالعه رفتار سازمانی اهمیت دارد؟
مطالعه رفتار سازمانی به سازمانها اجازه میدهد متوجه این شوند که کارکنانشان چگونه رفتار میکنند و با یکدیگر و خود سازمان تعامل میکنند. سازمانها میتوانند تغییراتی را اجرا کنند که موجب افزایش عملکرد و کارایی شوند و همچنین رضایت کارکنان را بهبود بخشند.
خواستگاههای رفتار سازمانی
مطالعه رفتار سازمانی ریشه در اواخر دهه ۱۹۲۰ دارد؛ زمانی که شرکت وسترن الکتریک یک سلسله مطالعات معروف درباره رفتار کارگران در کارخانه هاوثورن خود در سیکرو، ایالت ایلینوی را آغاز کرد. پژوهشگران در آنجا قصد داشتند تعیین کنند که آیا میتوان با بهبود محیط کار، از جمله افزایش نور و سایر اصلاحات طراحی، بهرهوری کارگران را افزایش داد یا نه. به طرز شگفتآوری محققان متوجه شدند که محیط، اهمیت کمتری نسبت به عوامل اجتماعی دارد. برای مثال، این موضوع اهمیت بیشتری داشت که افراد با همکاران خود رابطه خوبی داشته باشند و احساس کنند که مدیرانشان آنها را مورد قدردانی قرار میدهند. آن یافتههای ابتدایی، الهامبخش طیف گستردهای از مطالعات بین سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۳ شد. این مطالعات شامل بررسی تأثیر عواملی چون زمان استراحت در حین کار، انزوا، و نورپردازی، در کنار بسیاری عوامل دیگر، بر بهرهوری بودند.
اثر هاثورن- که توصیف میکند چگونه رفتار افراد تحت آزمایش وقتی که آنان میدانند تحت مشاهده هستند ممکن است تغییر کند – مشهورترین مطالعه در زمینه رفتار سازمانی محسوب میشود. به پژوهشگران آموزش داده میشود که در نظر داشته باشند آیا (و تا چه اندازه) اثر هاوثورن ممکن است یافتههای آنها درباره رفتار انسانی را دچار انحراف کند یا خیر.
رفتار سازمانی تا دهه ۱۹۷۰ از طرف انجمن روانشناسی آمریکا به عنوان یک رشته مطالعاتی دانشگاهی به صورت کامل به رسمیت شناخته نشده بود. با این حال، پژوهشهای هاوثورن بهعنوان دلیل اصلی اعتباربخشی به رفتار سازمانی بهعنوان یک حوزه مطالعاتی معتبر شناخته میشوند و امروزه بهعنوان پایه و اساس حرفه منابع انسانی (HR) محسوب میگردند.
تحول رفتار سازمانی
رهبران مطالعه هاثورن دو باور افراطی داشتند. آنان فکر میکردند که میتوانند تکنیکهای مشاهده علمی را جهت افزایش مقدار و کیفیت کار کارکنان استفاده کنند، و به کارکنان به عنوان منابعی قابل جایگزین نگاه نمیکردند. کارگران، به باور آنها، از نظر روانشناسی و میزان تناسب با یک شرکت، منحصر به فرد بودند.
در سالهای بعدی مفهوم رفتار سازمانی گسترهتر شد.
از زمان جنگ جهانی دوم، پژوهشگران تمرکز خود را بر لجستیک و علم مدیریت آغاز کردند. مطالعاتی که به وسیله دانشکده کارنگی در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ انجام شد، این رویکردهای عقلگرایانه در مورد تصمیمگیری را تثبیت کردند.
امروز، آن پژوهشها و دیگر مطالعات مشابه به نظریههای امروزی درباره ساختار سازمانی و فرایند تصمیمگیری تکامل یافتهاند. مرزهای جدید رفتار سازمانی شامل مؤلفههای فرهنگی سازمانها هستند، مانند اینکه نژاد، طبقه اجتماعی و نقشهای جنسیتی چگونه بر شکلگیری گروهها و بهرهوری تأثیر میگذارند. این مطالعات در نظر میگیرند که چگونه هویت و پیشینه افراد بر فرآیند تصمیمگیری تأثیر میگذارد.

روشهای مطالعه رفتار سازمانی
رفتار سازمانی میتواند به وسیله طیف وسیعی از روشها جهت جمعآوری اطلاعات مورد مطالعه قرار گیرد. پیمایشها روش پژوهشی پرطرفداری در پژوهش رفتار سازمانی محسوب میشوند. در این پژوهشها، از افراد خواسته میشود به مجموعهای از سؤالها پاسخ دهند که معمولاً با مقیاس لیکرت سنجیده میشود. هدف پیمایش گردآوری دادههایی کمی در مورد نگرشها، رفتارها و ادراکها، پیرامون موضوعی خاص میباشد. به طور مشابه شرکتها ممکن است اقدام به برگزاری مصاحبههایی جهت گردآوری دادههایی پیرامون تجربهها، نگرشها و ادراکهای افراد نمایند.
شرکتها همچنین میتوانند بدون تعامل مستقیم با افراد مورد مطالعه، دادهها را جمعآوری کنند. مشاهدهها شامل تماشای افراد در زندگی واقعی آنها جهت گردآوری دادههایی پیرامون رفتارها، تعاملات و فرآیندهای تصمیمگیریشان میباشد. در ضمن، شرکت میتواند مطالعات موردی را به اجرا درآورد تا یک بررسی تمام و کمال از سازمان، گروه و یا افرادی خاص داشته باشد.
در مواردی که واقعا نمونهای در دسترس نیست، شرکتها میتوانند از طریق انجام آزمایشها، رفتار سازمانی را مطالعه کنند. با دستکاری یک یا چند متغیر به صورت همزمان جهت مشاهده تاثیر آنها بر پیامدی خاص، شرکت میتواند بهترین درک را از این بهدست آورد که چگونه تغییرات در رفتار سازمانی، نگرش و روحیه کارکنان را تحت تأثیر قرار میدهد.
رفتار سازمانی چه نظریهها و مدلهای مختلفی دارد؟
در اینجا نظریههای مهمی وجود دارد که به کارفرمایان جهت فهم رفتار سازمانی کمک میکنند:
نظریه مدیریت کلاسیک
نظریه روابط انسانی
نظریه سیستمها
نظریه اقتضایی
نظریه رهبری تحول آفرین
گرچه این نظریهها و مدلها ابزارهای ارشمندی محسوب میشوند، کاربرد عملی مستلزم در نظر گرفتن پیچیدگیهای بسیار بیشتری است.
رفتار سازمانی و منابع انسانی
رفتار سازمانی به طور ویژه برای مدیریت منابع انسانی اهمیت دارد. با فهم چگونگی و چرایی عملکرد افراد به شیوهای خاص، سازمانها میتوانند استخدام و حفظ نیرو را به نحو بهتری انجام داده و نیز کارکنان را در جهت تحقق ماموریتهایشان به کار بگیرند.
جنبههای مشخصی از رفتار سازمانی که به منابع انسانی مرتبط است، در زیر فهرست شده است:
استخدام
پژوهش رفتار سازمانی جهت شناسایی مهارتها، تواناییها و صفاتی که برای شغل ضروری هستند به کار گرفته میشود. این اطلاعات جهت تدوین شرح شغل، معیارهای گزینش، و ابزارهای سنجشی که به مدیران منابع انسانی جهت شناسایی بهترین کاندیداها برای هر موقعیت شغلی کمک میکند، استفاده میشود. این موضوع به ویژه در مورد نقشهایی صدق میکند که هرچند جنبههای فنی دارند، اما بیشتر به مهارتهای نرم متکی هستند.
آموزش
رفتار سازمانی میتواند در طراحی و اجرای آموزش و برنامههای توسعه دهندهای که مهارتهای کارکنان را ارتقاء میدهند، استفاده شود. این برنامهها میتواند بر موضوعاتی نظیر ارتباط، رهبری، کار تیمی، و تنوع و فراگیری، متمرکز باشد. به علاوه، با استفاده از رفتار سازمانی میتوان دریافت که هر فرد با توجه به ویژگیهای خاص خود، نگاه متفاوتی به آموزش دارد و بر همین اساس، رویکردهای آموزشی متناسب با سبکهای متنوع افراد طراحی کرد.
مدیریت عملکرد
رفتار سازمانی به منظور طراحی سیستمهای مدیریت عملکرد به کار میرود، به گونهای که اهداف فردی کارکنان با اهداف کلان سازمان هماهنگ شوند. این سیستمها معمولا معیارهای عملکرد، مکانسیمهای بازخورد، و فرایند ارزیابی عملکرد را شامل میشوند. استفاده از رفتار سازمانی به شرکت امکان میدهد تا بفهمد پرسنل آن چگونه در جهت اهداف مشترک فعالیت میکنند و چه موفقیتهایی قابل دستیابی خواهد بود.
مشارکت کارکنان
رفتار سازمانی جهت تدوین استراتژیهایی برای بهبود مشارکت و انگیزش کارکنان، به کار گرفته میشود. این استراتژیها میتوانند برنامههای تشویق و پاداش، اقدامات مربوط به مشارکت کارکنان، و فرصتهای پیشرفت شغلی را دربر بگیرند. به دلیل وجود انگیزههای مالی دریافت حقوق، رفتار سازمانی بر آن است که تنها به این نوع پاداشها بسنده نکرده و راهکارهایی را برای بهبود محیط کار با تکیه بر سایر علایق و انگیزهها جستجو کند.

رفتار سازمانی در مقایسه با فرهنگ سازمانی
تحقیقات رفتار سازمانی به منظور توسعه و تداوم یک فرهنگ سازمانی مثبت مورد استفاده قرار میگیرد. فرهنگ سازمانی از باورها و ارزشهای مشترک میان اعضای سازمان تشکیل شده است که منشأ رفتار کارکنان به شمار میرود. با توجه به اینکه هر فرد رفتار خاص خود را دارد، رفتار سازمانی باید شخصیتها را هماهنگ کند، سوابق مختلف را یکپارچه سازد و افراد را به سوی یک هدف مشترک سوق دهد. این امر شامل طراحی راهبردهایی است که از رفاه کارکنان، اعتماد متقابل و چشمانداز مشترک برای آینده حمایت میکنند.
رفتار سازمانی در مقایسه با نظریه سازمانی
رفتار سازمانی و فرهنگ سازمانی، حوزههای مطالعاتی مرتبطی هستند، اما تفاوتهای مهمی نیز با یکدیگر دارند. در حالی که رفتار سازمانی با فهم و بهبود رفتار افراد مرتبط است، نظریه سازمانی بر تدوین و بررسی نظریههایی تمرکز دارد که توضیح میدهند سازمانها چگونه کار میکنند و چگونه میتوان آنها را بهصورت کارآمد ساختاردهی کرد.
نظریه سازمانی بر مفاهیم و نظیریههایی از اقتصاد، جامعه شناسی، علوم سیاسی، و دیگر علوم اجتماعی متمرکز است. این نظریه در تلاش است به این موضوع پی ببرد که سازمانها چگونه ساختار یافته و چگونه اداره میشوند. از جهاتی رفتار سازمانی میتواند به عنوان زیرمجموعهای از نظریه سازمانی در نظر گرفته شود.
هر دو حوزه جهت فهم و بهبود عملکرد سازمان اهمیت داشته و عموما در موضوعات و روشهای پژوهشیشان با یکدیگر همپوشانی دارند. اما نظریه سازمانی گسترهتر بوده و بر تک تک افراد تمرکز ندارد.
نمونههایی از رفتار سازمانی
رفتار سازمانی دانشی ضروری برای مدیریت موثر کارکنان است. به طور مثال، میتوان به وضعیتهایی اشاره کرد که در یک شرکت رخ میدهد و مطالعه رفتار سازمانی میتواند به درک بهتر، رفع مشکل یا ارتقاء عملکرد کمک کند. برخی از نمونهها شامل موارد زیر است:
- مدیریت تنش و تعارض بین اعضای تیم یا بخشهای مختلف؛
بررسی و بهبود روحیه کارکنان با اقداماتی مانند ایجاد فضای کاری مثبت یا ارائه مشوقها؛
تحلیل عواملی که بر رضایت شغلی تأثیر میگذارند، مانند محیط کار، ساختار سازمانی، فرهنگ شرکت یا سبک مدیریت؛
شناسایی و رفع موانع ارتباطی بین کارکنان و مدیران به منظور افزایش کارایی؛
پیادهسازی دورههای آموزشی یا برنامههای مربیگری برای پرورش استعدادها و ارتقای مهارتها در تیم؛
تشویق به نوآوری و بهبود مستمر از طریق ایجاد محیطی حمایتگر و باز به ایدههای جدید؛
تدوین سیاستهایی برای مدیریت تغییرات سازمانی به گونهای که مقاومت کارکنان به حداقل برسد و فرآیند تحول با موفقیت طی شود.
رفتار سازمانی در واقع مجموعهای از رفتارها و واکنشهای کارکنان را در محیط کار توصیف میکند و از آن برای بهبود کیفیت کار، افزایش رضایت شغلی و بهرهوری استفاده میشود.
اهمیت رفتار سازمانی
رفتار سازمانی اهمیت زیادی دارد زیرا درک آن به مدیران و رهبران سازمان کمک میکند تا سیاستها و روشهایی را که میتوانند باعث افزایش سلامت روانی و بهرهوری کارکنان شوند، ایجاد کنند.
با بررسی رفتار سازمانی، شرکتها میتوانند محیطی بهتر و مناسبتر برای کار ایجاد کنند، تعارضها را بهتر مدیریت کنند، رضایت شغلی افراد را افزایش و در نهایت به اهداف سازمانی خود دست یابند.
