.

چگونه قفل نبوغ خلاقیت پنهان خود را باز کنید؟

یکی از مهارت‌های نرمی که برای موفقیت در زندگی شخصی و کاری نیاز داریم، خلاقیت است. در مطلب پیش رو از جیمز کلیر به صورت اجمالی خلاقیت تعریف شده، سپس به بررسی ژنتیکی یا اکتسابی بودن آن پرداخته می‌شود و در نهایت به گام‌هایی برای ایجاد و تقویت خلاقیت در خودمان اشاره خواهد شد.

نویسنده: جیمز کلیر

گردآوری و ترجمه: مجتبی غنی موخر

زمان مطالعه: ۶ دقیقه

خلاقیت چیست؟

بیایید خلاقیت را تعریف کنیم.


فرآیند خلاقانه عبارت است از عمل ایجاد ارتباط‌های تازه بین ایده‌های قدیمی یا درک روابط میان مفاهیم. تفکر خلاق به معنای خلق چیزی کاملاً نو از هیچ نیست، بلکه شامل گرفتن آنچه که هم‌اکنون وجود دارد و ترکیب این قطعات به روشی است که پیش‌تر انجام نشده.

اگرچه خلاق بودن آسان نیست، اما تقریباً همه ایده‌های بزرگ از یک فرآیند خلاقانه مشابه پیروی می‌کنند. در سال ۱۹۴۰، یک مدیر اجرایی تبلیغات به نام جیمز وب یانگ راهنمای کوتاهی با عنوان «تکنیکی برای تولید ایده‌ها» منتشر کرد.

یانگ معتقد بود که فرآیند ارتباط خلاق همیشه در پنج مرحله رخ می‌دهد.

۲. مطالب را در ذهن خود کاملاً بازبینی کنید: در این مرحله، آنچه آموخته‌اید را با نگاه‌کردن به حقایق از زوایای مختلف و با تجربهٔ چگونگی کنار هم قرار دادن ایده‌های مختلف بررسی می‌کنید.

۳. از مسأله فاصله بگیرید: سپس، مسأله را کاملاً از ذهنتان بیرون کنید و به سراغ کار دیگری بروید که شما را هیجان‌زده و پرانرژی می‌کند.

۴. بگذارید ایده‌تان به شما بازگردد: در مقطعی — اما تنها پس از اینکه دیگر به آن فکر نکرده باشید — ایده‌تان با جرقه‌ای از بینش و انرژی تازه بازخواهد گشت.

۵. ایده‌تان را بر اساس بازخورد شکل داده و توسعه بده: برای موفقیت هر ایده‌ای، باید آن را به جهان عرضه کنید، آن را در معرض نقد قرار داده و در صورت نیاز آن را اصلاح کنید.

در حالی که ما اغلب خلاقیت را به عنوان یک رویداد یا یک مهارت طبیعی که برخی افراد دارند و برخی ندارند، در نظر می‌گیریم، تحقیقات در واقع نشان می‌دهد که هم خلاقیت و هم عدم خلاقیت، اکتسابی هستند.
به گفته باربارا کر، استاد روانشناسی، «تقریباً ۲۲ درصد از واریانس [در خلاقیت] به دلیل تأثیر ژن‌ها است.» این کشف با مطالعه تفاوت‌های تفکر خلاق بین مجموعه‌ای از دوقلوها انجام شد. با این همه، ادعا کردن اینکه «من فقط از نوع خلاق نیستم» بهانه‌ای بسیار ضعیف برای اجتناب از تفکر خلاق است. مطمئناً، برخی افراد مستعد خلاق‌تر بودن نسبت به دیگران هستند. با این حال، تقریباً هر فردی با سطحی از مهارت خلاقانه متولد می‌شود و اکثر توانایی‌های تفکر خلاق ما قابل آموزش هستند.

مرحله ۱: به خودتان اجازه دهید چیزهای بی‌ارزش خلق کنید
در هر تلاش خلاقانه‌ای، باید به خودتان اجازه دهید که مطالب بی‌ارزش بنویسید. هیچ راه گریزی از آن نیست. گاهی اوقات باید ۴ صفحه افتضاح بنویسید تا متوجه شوید که یک جمله خوب در پاراگراف دوم صفحه سوم نوشته‌اید. خلق چیزی مفید و جذاب مانند یک معدنچی طلا بودن است. شما باید از میان انبوهی از خاک و سنگ و لجن عبور کنید تا ذره‌ای طلا در میان آن پیدا کنید. اگر به خودتان اجازه دهید که الهاماتتان جاری شود، تکه‌هایی از نبوغ راه خود را به سوی شما پیدا خواهند کرد.

مرحله ۲: یک برنامه ایجاد کنید: هیچ عملی به اندازه مجبور کردن خودتان به خلق مداوم، نبوغ خلاقانه را آشکار نمی‌کند. تمرین مکرر در کار، تنها راه برای ماهر شدن در آن است. کسی که می‌نشیند و در مورد اینکه یک کتاب پرفروش چگونه به نظر می‌رسد، خیال‌پردازی می‌کند، هرگز آن را نخواهد نوشت. در همین حال، نویسنده‌ای که هر روز سر کار حاضر می‌شود و نشیمن‌گاه خود را روی صندلی و دستانش را روی کیبورد می‌گذارد، در حال یادگیری نحوه انجام کار است. اگر می‌خواهید بهترین کار خلاقانه‌‌تان را انجام دهید، آن را به انتخاب واگذار نکنید. صبح که بیدار می‌شوید فکر نکنید«امیدوارم امروز الهام داشته باشم و چیزی بسازم.» باید تصمیم‌گیری را از کار حذف کنید. برای کارتان برنامه‌ریزی کنید. نبوغ وقتی سر می‌رسد که آن‌قدر مرتب حاضر شوید که ایده‌های متوسط کنار بروند.

مرحله ۳: کاری را تمام کنید: کاری را تمام کنید. هر کاری. تحقیق، برنامه‌ریزی و آماده شدن برای انجام کار را متوقف کنید و فقط کار را انجام دهید. مهم نیست چقدر خوب یا چقدر بد باشد. لازم نیست با اولین تلاشتان دنیا را به آتش بکشید. فقط باید به خودتان ثابت کنید که آنچه برای خلق چیزی لازم است را دارید. اگر می‌خواهید بهترین کار خلاقانه‌تان را انجام دهید، آن را به انتخاب واگذار نکنید. صبح که از خواب بیدار می‌شوید، با خودتان فکر نکنید: «امیدوارم امروز الهام بگیرم و چیزی خلق کنم.» باید تصمیم‌گیری را از آن خارج کنید. برای کارتان برنامه‌ای تعیین کنید. نبوغ زمانی از راه می‌رسد که به اندازه کافی وقت بگذارید تا ایده‌های معمولی را از سر راه بردارید. هیچ هنرمند، ورزشکار، کارآفرین یا دانشمندی وجود ندارد که با نیمه‌کاره رها کردن کارشان به موفقیت رسیده باشد. بحث در مورد اینکه چه چیزی باید بسازید را متوقف کنید و فقط چیزی بسازید.

مرحله ۴: قضاوت کردن کار خودتان را متوقف کنید: همه برای خلق هنری عالی تقلا می‌کنند، حتی هنرمندان بزرگ.
هر کسی که به طور مداوم چیزی خلق کند، شروع به قضاوت در مورد کار خود خواهد کرد. من هر دوشنبه و پنجشنبه مقالات جدید می‌نویسم. بعد از اینکه به مدت سه ماه به آن برنامه انتشار پایبند بودم، شروع کردم به قضاوت در مورد هر چیزی که خلق کرده‌بودم. متقاعد شده بودم که هر ایده خوبی را که در دسترس داشتم، بررسی کرده‌ام. محبوب‌ترین مقاله من ۸ ماه بعد منتشر شد.
طبیعی است که کار خودتان را قضاوت کنید. طبیعی است که از اینکه اثرتان به آن اندازه که امیدوار بودید فوق‌العاده نیست، یا از اینکه در کارتان پیشرفت نمی‌کنید، احساس ناامیدی کنید. اما نکته کلیدی این است که اجازه ندهید نارضایتی شما مانع از ادامه کار شود.

مرحلهٔ۵ خودتان را پاسخگو نگه دارید: کار خود را به صورت عمومی به اشتراک بگذارید. این کار شما را در قبال خلق بهترین کارتان پاسخگو نگه خواهد داشت. این کار بازخوردی برای انجام کار بهتر ارائه می‌دهد. و وقتی می‌بینید دیگران با آنچه خلق می‌کنید ارتباط برقرار می‌کنند، الهام می‌گیرید و برایتان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.
گاهی اوقات به اشتراک گذاشتن کارتان به این معنی است که باید با منتقدان و بدخواهان کنار بیایید. اما اغلب اوقات، تنها اتفاقی که می‌افتد این است که افرادی را که به همان چیزهایی که شما باور دارید اعتقاد دارند، در مورد همان چیزهایی که شما به آنها علاقه دارید هیجان‌زده هستند، یا از کاری که شما به آن اعتقاد دارید حمایت می‌کنند، دور خود جمع می‌کنید – چه کسی این را نمی‌خواهد؟

پیدا کردن نبوغ خلاق خودتان آسان است: کار را انجام دهید، چیزی را تمام کنید، بازخورد بگیرید، راه‌هایی برای بهبود پیدا کنید، فردا دوباره حاضر شوید. ده، یا بیست یا سی سال این کار را تکرار کنید.

الهام تنها پس از عرق ریختن خودش را نشان می‌دهد. (Inspiration only reveals itself after perspiration)