طرحواره به معنی درک و دریافت نقاط اشتراک عناصر یک مجموعه، بین موقعیت فعلی و موقعیتی که در گذشته تجربه شده است، تعریف میشود. در یک موقعیت خاص، طرحوارهای از ما که مربوط به آن موقعیت است فعال میشود و با استفاده از آن، موقعیت را درک و تفسیر می کنیم.
منبع: یانگ و همکاران (۲۰۰۳)
گردآوری و خلاصه: دکتر پیمان دوستی
به زبانی ساده، طرحوارهها به معنی طبقه بندی و سازمان دهی اطلاعات پیرامون یک موضوع خاص هستند که در شرایطی که موقعیت مناسب رخ داد، طرحواره مربوط به آن موقعیت فعال شود. برخی طرحوارهها در اوایل زندگی شکل میگیرند که به آنها طرحوارههای اولیه گفته میشود.
طرحوارههای اولیهای که در نتیجه تجارب ناگوار کودکی پیرامون رویدادهای آسیبزای زندگی ما به شکل ناسازگار شکل میگیرند و ممکن است هسته اصلی مشکلات روان شناختی ما باشند، طرحوارههای ناسازگار اولیه نامیده میشوند (یانگ، ۱۹۹۰، ۱۹۹۹).
طرحوارههای ناسازگار اولیه، باورهای بنیادین و روایتهایی هستند که ما درباره خودمان و رابطههایمان ساختهایم. این باورها و روایتها، ادراک و تجربههایمان با دیگران را تحریف میکند و میتواند پیشگوییهای خودکامبخشی در رابطه را ایجاد کنند. در واقع، طرحوارهها مانند عینکی هستند که ما به چشم میزنیم و نحوه دریافت اطلاعات و چطور معنا دادن به آن اطلاعات را به گونهای که باورها و روایتهای ما تایید شوند، تحریف میکنیم. آنها، پیامهای تکرار شوندهای هستند که موجب میشود به روشی انعطاف ناپذیر، خودمان و روابطمان را درک کنیم.
هر طرحواره برای فعال شدن، نیاز به یک موقعیت فعال ساز دارد. مانند دیر جواب پیام دادن یک دوست که ممکن است فرد آن را نشانهای برای طرد شدن یا نادیده گرفته شدن در نظر بگیرد. هرچه طرحوارهای شدیدتر باشد، موقعیتهای بیشتری میتوانند آن را فعال کنند.
طرحوارههای ناسازگار اولیه، برای بقای خودشان میجنگند. در واقع ماهیت ناکارآمد طرحوارههای ناسازگار وقتی ظاهر میشوند که فرد در تعاملات روزمرهاش با دیگران، به شکل ناخودآگاه به گونهای عمل میکند که طرحوارههای او تایید شوند. در واقع، طرحوارههای ناسازگار اولیه به مانند یک تله، تکرار شونده هستند.
طرحوارههای ناسازگار اولیه (تلهها) مانند پیشگویی هایی خود تایید کننده هستند که ابتدا به شکل ضمنی (گاهی ما از آنها آگاه نیستیم) یک پیشگویی انجام میدهند و سپس رفتار ما را به شکل ناخودآگاه به شیوهای سوق میدهند که پیشگویی تعبیر شود.
نیازهای هیجانی (عاطفی) به اندازه کافی خوب ارضا نشده
طرحواره های ناسازگار اولیه، عمدتا به دلیل ارضا نشدن (یا در مواردی بیش از حد ارضا شدن) یکی از ۵ نیاز هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود می آیند.
این پنج نیاز شامل:
۱) نیاز به دلبستگی ایمن (امنیت، ثبات، محبت، پذیرش)
۲) نیاز به خودگردانی/ استقلال، کفایت و هویت
۳) نیاز به آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم
۴) نیاز به خودانگیختگی و تفریح
۵) نیاز به محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری
بر اساس پنج نیاز هیجانی اساسی مطرح شده، ۵ حوزه تشکیل میشود که در مجموع این ۵ حوزه شامل ۱۸ طرحواره میباشند. این حوزهها و نیازهای آنها در ادامه توضیح داده شدهاند.
سبک های مقابله ای
سبک های مقابله ای ساز و کارهایی محافظتی هستند که در دورهای از زندگیمان (برای مثال وقتی کودک بودهایم)، برای در امان ماندن از پیامدهای منفی به نوعی برای ما کاربرد داشتهاند. در واقع، سبک های مقابله ای ممکن است در دوره ای از زندگی انطباقی و یکی از ساز و کارهای بقای سالم باشند، اما این سبک ها زمانی که حتی با تغییر شرایط زندگی و ایجاد فرصت های بهتر همچنان مورد استفاده قرار می گیرند، می توانند حالت ناسازگارانه پیدا کنند و منجر به تداوم طرحواره شوند.
سبکهای مقابلهای به سه شکل الف) تسلیم، ب) اجتناب، و ج) جبران افراطی است. افراد در موقعیت های مختلف زندگی، از سبک های مقابله ای متفاوتی در برابر طرحواره های یکسان استفاده می کنند.
طرحواره ها در طول زمان ثابت هستند، اما سبک های مقابله ای در زمان و مکان تغییر می کند. برای مثال، فردی ممکن است طرحواره نقص داشته باشد، در یک موقعیت به دنبال دوست و همسر عیب جو باشد (تسلیم)، در یک موقعیت از نزدیک شدن به دیگران اجتناب کند (اجتناب)، در یک موقعیت نگرشی انتقادی و برتری طلبانه نسبت به دیگران داشته باشد (جبران افراطی).
الف) تسلیم طرحواره شدن
در این شرایط فرد به درست بودن طرحواره تن می دهد و هیچ وقت سعی نمی کند با طرحواره بجنگد یا از آن اجتناب کند، بلکه می پذیرد طرحواره درست است. فرد با اینکه درد طرحواره را احساس می کند، ولی به گونه ای عمل میکند که صحت طرحواره را تایید کند.
ب) اجتناب از طرحواره (محافظ بی تفاوت)
افرادی با سبک مقابله ای اجتناب می کوشند زندگی خود را طوری تنظیم کنند که طرحواره هیچگاه فعال نشود. چنین فردی از فکر کردن راجع به طرحواره اجتناب می کند و افکار و تصاویر برانگیزاننده طرحواره را بلوکه می کند و در صورت بروز چنین افکار یا تصاویر ذهنی ای، سعی می کند حواس خود را پرت کند.
این افراد ممکن است از موقعیت های فعال کننده طرحواره مانند چالش های شغلی، تحصیلی، روابط و … اجتناب کنند.
آنها ممکن است به طور افراطی مشروب بنوشند، دارو مصرف کنند، روابط جنسی بی بند و بارانه داشته باشند، پرخوری کنند، هیجان طلب باشند، یا معتاد به کار شوند و در رابطه با دیگران طبیعی به نظر برسند.
ج) جبران افراطی طرحواره (ضد حمله به طرحواره)
افراد با سبک مقابله ای جبران افراطی از طریق فکر، احساس، رفتار و روابط بین فردی با طرحواره خود می جنگنند و سعی دارند با دوران کودکی خود، همان زمانی که طرحواره ها شکل گرفته اند، متفاوت باشند.
اگر در دوران کودکی احساس بی ارزشی می کردند، سعی می کنند افرادی کامل و بی نقص باشند. اگر مطیع بودند، در بزرگسالی در روی همه می ایستند. اگر مورد بد رفتاری قرار می گرفتند، سعی می کنند بد رفتاری کنند. به عبارتی دیگر، سعی می کنند در برابر طرحواره دست به حمله متقابل بزنند.
این افراد در ظاهر دارای اعتماد به نفس زیادی هستند اما در باطن هر لحظه نسبت به فعال شدن طرحواره احساس تهدید می کنند.
حوزه های طرحواره ای
حوزهی بریدگی و طرد
(نیاز به دلبستگی ایمن)
این حوزه مربوط به عدم ارضای به اندازهی کافی خوب نیاز به دلبستگی ایمن است که جز پنج نیاز هیجانی (عاطفی) اساسی دوران کودکی است. کودکان نیاز دارند تا نیازشان به امنیت، ثبات، پذیرش، عشق و تعلق خاطر در خانواده و توسط والدینشان تامین شود، هرچند در ادامه مسیر رشد، همسالان، معملان و … نیز در ارضای این نیاز نقش بازی میکنند. برای ارضای نیاز به دلبستگی ایمن، والدین باید سه ویژگی داشته باشند: ۱) دردسترس بودن، ۲) پاسخگو بودن به نیازهای کودک نه نیازهای خودشان، ۳) با ثبات بودن.
عدم ارضای به اندازه کافی خوب نیاز به دلبستگی ایمن، حوزهی بریدگی و طرد را تشکیل میدهد. افرادی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار دارد نمی توانند دلبستگیهای ایمن و رضایت بخشی با دیگران برقرار کنند. چنین افرادی معتقدند که نیاز آنها به ثبات، امنیت، محبت، عشق و تعلق خاطر بر آورده نخواهد شد. خانوادههای اصلی آنها معمولا ۱) بی ثبات (رها شدگی/ بی ثباتی)، ۲) بد رفتار (بی اعتمادی/ بد رفتاری)، ۳) سرد و بی عاطفه (محرومیت عاطفی)، ۴) طرد کننده (نقص و شرم) یا ۵) منزوی (انزوای اجتماعی/ بیگانگی) هستند.
افرادی که طرحواره آنها در این حوزه قرار میگیرند، اغلب بیشترین آسیب را می بینند. کودکی آنها تکان دهنده بوده و در بزرگسالی نیز به صورت نسنجیده از یک رابطه خود آسیب رسان به رابطهای دیگر پناه می برند یا از برقراری روابط بین فردی نزدیک اجتناب میکنند. محور اصلی درمان این گروه، اغلب رابطهی درمانی با درمانگر خود میباشد.
طرحوارههای حوزه بریدگی و طرد:
طرحواره رهاشدگی (طردشدگی)/ بی ثباتی:
افرادی که این تله را دارند، شکلی از احساس رهاشدگی و ترک شدن و همچنین بیاعتمادی را نسبت به حضور افراد مهم در زندگی تجربه میکنند. ترس از رها شدن یا از دست دادن به هر شکلی مانند بیماری، مرگ، طرد شدن، ترک شدن، اخراج شدن و … میتواند باشد.
ذهن فرد مبتلا به طرحواره رهاشدگی بر این پایه استوار شده که در زندگی جزو اولویتهای اطرافیان خود نیست و مهم شناخته نمیشود. به همین دلیل هم امکان برقراری یک رابطه پایدار و باثبات را ندارد. در مواردی که رابطهای پایدار یا با ثبات برقرار شود، فرد پیوسته احساسهایی از نا امنی و عدم اطمینان خاطر به دلایل مختلف را تجربه میکند.
در برخی موارد، هنگام فعال بودن این تله ممکن است ما کوچکترین رفتار یا رویدادهای معمول زندگی را به عنوان نشانهای از طرد، بی توجهی، نادیده گرفته شدن و …. در نظر بگیریم سپس به طور ناخودآگاه خودمان به گونهای رفتار کنیم که ارتباطمان متزلزل شود (گاهی این رفتار پیش دستی گرفتن ما از تجربه طرد است که خود رفتارمان موجب همین تجربه خواهد شد).
ممکن است بی ثباتی خود را به صورت ترس مداومی در خصوص از دست دادن (به هر شیوهای) نمایان کند. بی ثباتی میتواند فرد را از تغییر رفتارهای ناگهانی، تا تغییر شغل، رابطه و یا عدم ثبات رفتاری در موقعیتهای مختلف زندگی، شغلی یا تصمیم گیری سوق دهد. به یاد داشته باشید که تلهها پیشگوییهایی خودکامبخش هستند، یعنی برای تایید شدن خودشان تلاش میکنند.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) انتخاب همسر، شریک عاطفی و دوستان از میان کسانی که در دسترس نیستند و رفتارشان قابل پیش بینی نیست. | ۱) دوری از روابط صیمیمانه همراه با ترس از رها شدن. | ۱) حفظ رابطه با همسر، دوست و افراد مهم زندگی با رفتارهایی نظیر سلطه گری یا کنترل کردن. |
۲) انتخاب شریک عاطفی یا دوستی که متعهد نیست و نمی تواند رابطه پایدار بر قرار کند. | ۲) اجتناب از روابط صمیمانه، زیاده روی در نوشیدن الکل هنگام تنهایی | ۲) رفتارهای سماجتی و حاکی از، اطاعت، وابستگی شدید، و یا درگیر کردن همسر، دوست، یا فرد مهم زندگی در مسایل خود تا جایی که او از ما دور شود. |
۳) هرچیزی را نشانهای از طرد تلقی میکنیم و در نهایت خودمان به شیوهای به روابط خود آسیب میزنیم. | ۳) رها کردن روابط با این ترس که رها کن قبل از اینکه رها شوی | ۳) حملات آتشین به شریک عاطفی، دوست یا فرد مهم زندگی تا جایی که او از ما دور شود. |
طرحواره بی اعتمادی/ بد رفتاری:
طرحواره بی اعتمادی و بدرفتاری، طرحوارهای است که در آن فرد به طور مستمر احساس میکند دیگران قصد ضربه زدن به او را دارند. چنین فردی معتقد است که دیگران قابل اعتماد نیستند و حتی افراد نزدیک او هم در روابط و رفتارهای خود صداقت ندارند.» این طرحواره بیان میکند، نیت دیگران آنطور که نشان میدهند صادقانه نیست و یا در پس رفتارهایی که انجام میدهند، ممکن است اهدافی از سو استفاده یا دیگر منافع برایشان وجود داشته باشد.
کسی که این طرحواره را دارد، ممکن است از مورد سوءاستفاده قرار گرفتن و قربانی بودن شکایت کند و در هر شرایطی یادآوری میکنند که دنیا جای امنی نیست. افرادی که طرحواره بی اعتمادی/ بد رفتاری دارند، بر این باورند که دیگران با کوچکترین فرصت از آنها سو استفاده میکنند.
داشتن این تله ممکن است موجب شود، تا شما کوچکترین چیزی را، نشانهای از مورد سو استفاده قرار گرفته شدن، شک کردن به نیت طرف مقابل یا مورد خیانت واقع شدن، به حساب بیاورید.
گاهی رابطه این افراد با دیگران به شکل محدود و همراه با ظن شکل میگیرد. از آنجایی که فرد همیشه منتظر است از سوی دیگران ضربه بخورد، دایره محدودی را برای رابطه باز میگذارد.
در برخی موارد، کسانی که با طرحواره بی اعتمادی شناخته میشوند، خودشان به افراد سودجو و سوءاستفادهگر تبدیل میشوند. زیرا اعتقاد دارند پیش از ضربه خوردن از دیگران و برای حفظ خود، باید به دیگران آسیب برسانند.
در برخی موارد، فرد دارای این تله به شکل افراط گونهای برعکس تله عمل میکند و افراطی یا ساده لوحانه به دیگران اعتماد میکند.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) انتخاب همسر، شریک عاطفی، دوست یا افراد مهم زندگی از میان افرادی که غیر قابل اعتمادند، گوش به زنگ هستند یا به دیگران ظن دارند. | ۱) دوری از روابط نزدیک با دیگران در حوزه شخصی و شغلی؛ بی اعتمادی یا عدم خود افشایی. | ۱) بی حرمتی کردن یا سوء استفاده از دیگران؛ |
۲) انتخاب همسر یا دیگر افراد مهم زندگی که بد رفتار هستند و اجازه ندادن به او برای بد رفتاری با کنترل کردن | ۲) عدم اعتماد به دیگران و راز داری شدید | ۲) سو استفاده از دیگران قبل از اینکه دیگران فرصت این کار را داشته باشند. |
۳) اعتماد کامل به دیگران. |
طرحواره محرومیت عاطفی:
طرحواره محرومیت هیجانی (عاطفی) با حس عدم ارضای نیازهای عاطفی خودش را نشان میدهد. فردی که با این طرحواره روبهرو است، به طور دائم احساس میکند که فرد دوست داشتنیای نیست و به اندازهای که نیاز دارد از سوی دیگران مورد توجه قرار نگرفته است.
عده بسیار زیادی از وجود این طرحواره درون خود اطلاع ندارند و اغلب با احساسات مبهم و کلی مثل ناراحتی، غم و اندوه یا افسردگی به درمانگر مراجعه میکنند.
افرادی که طرحواره محرومیت عاطفی دارند، انتظار ندارند تمایل آنها برای برقراری رابطه عاطفی با دیگران به طور کافی ارضا شود. سه نوع از محرومیت عاطفی شامل:
۱) محرومیت از محبت (فقدان عاطفه یا توجه)
۲) محرومیت از همدلی (درک نشدن)،
۳) محرومیت از حمایت (راهنمایی نشدن از سوی دیگران)
بسیاری از افرادی که با تله محرومیت هیجانی روبهرو هستند، به عنوان افراد پرتوقع شناخته میشوند. این افراد در مواجهه با محرومیتهای زندگی خود تلاش میکنند آن را با خصومت و توقع بالا جبران کنند. در واقع به سمتی از خودشیفتگی متمایل میشوند و انتظار دارند که دیگران در جهت رفع نیازهای آنها قدم بردارند.
افرادی که با توقع زیاد و خودشیفتگی در تلاش برای جبران محرومیتهای خود هستند، با دو تله در زندگی خود مواجهاند. اول تله محرومیت هیجانی (عاطفی) دوم طرحواره استحقاق و خود بزرگ بینی
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) انتخاب همسر، دوست یا دیگر افراد مهم زندگی که سرد و بی عاطفه است، | ۱) کناره گیری و انزوا یا دوری از روابط نزدیک. | ۱) توقع غیر واقع بینانه که دیگران باید تمام نیازهای او را ارضاء کنند. |
۲) بیان نکردن خواستهها | ۲) اجتناب از روابط صمیمی با دیگران | ۲) برآورده ساختن نیازها و انتظارات عاطفی همسر و دوستان صمیمی |
۳) ارتباط سرد با افراد مهم زندگی؛ | ||
۴) عدم تشویق دیگران به خاطر ابراز محبت آنها |
طرحواره نقص/ شرم:
افرادی که طرحواره نقص/ شرم دارند، احساس می کنند افرادی ناقص، بد، حقیر، یا بی ارزش هستند.
آنها باور دارند اگر خود را در معرض نگاه دیگران قرار دهند، بدون شک طرد می شوند.
این طرحواره معمولا با احساس شرم نسبت به نقایص ادراک شده همراه است.
کسانی که در تله نقص و شرم گرفتار شدهاند، نسبت به انتقاد بسیار حساس هستند و در برابر مقایسه شدن با دیگران به شدت واکنش نشان میدهند.
این افراد در روابط خود اغلب جذب کسانی میشوند که آنها را مورد تحقیر و آزار قرار میدهند و با آنها بدرفتاری میکنند.
امکان دارد فردی که به طرحواره نقص و شرم دچار است، به طور همزمان با چند نفر رابطه برقرار کند. این افراد در روابط فردی خود اغلب به صورت کوتاه مدت و شورانگیز عمل میکنند.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) انتخاب همسر یا افراد مهم زندگی که انتقادگرند. | ۱) اجتناب از در میان گذاشتن افکار و احساسات شرم آور با همسر یا افراد مهم زندگی به خاطر ترس از طرد شدن. | ۱) رفتار انتقادگرانه یا برتری طلبانه نسبت به دیگران |
۲) انتخاب دوستان انتقادگر، طرد کننده و تحقیر خود | ۲) اجازه ندادن به دیگران برای نزدیک شدن به او | ۲) انتقاد و طرد دیگران به گونه ای که انگار خودش هیچ عیب و نقصی ندارد |
۳) قرار دادن خود در موقعیت های مختلف به عنوان زیردست و فرمانبر. | ۳) تلاش برای بی نقص جلوه دادن خود. |
طرحواره انزوای اجتماعی/ بیگانگی:
انزوای اجتماعی تنها طرحوارهی ناسازگاری است که ممکن است در بزرگسالی هم شکل بگیرد و عمدتا به تعاملات اجتماعی ما و نه تعاملات با والدینمان مرتبط است.
افرادی که طرحواره انزوای اجتماعی/ بیگانگی دارند، احساس می کنند با دیگران متفاوتند و وصله ناجور اجتماع هستند. افراد مبتلا به این طرحواره احساس می کنند به هیچ گروه یا جامعهای تعلق خاطر ندارند.
ریشه این طرحواره در تفاوتهای جسمی_کلامی مانند لهجه، لکنت زبان، تن صدا و همچنین تفاوتهای فرهنگی با دیگران دیده میشود.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) عضو گروه شدن، اما در حاشیه ماندن، ارتباط سطحی با گروه | ۱) دوری از معاشرت با دیگران؛ | ۱) نقش بازی کردن برای ملحق شدن به گروه، اما احساس بی گانگی با اعضای گروه. |
۲) توجه افراطی به تفاوت های موجود با دیگران به جای تاکید بر شباهت ها | ۲) اجتناب از موقعیت ها و گروه های اجتماعی | ۲) به نوعی مطلوب نمایی برای جذب شدن به گروه ها |
۳) اکثر اوقات تنها ماندن. |
حوزهی خودگردانی و عملکرد مختل
(نیاز به خودگردانی، استقلال، کفایت و هویت)
این حوزه مربوط به عدم ارضای به اندازهی کافی خوب نیاز به خودگردانی، استقلال، کفایت و هویت است که جز پنج نیاز هیجانی (عاطفی) اساسی دوران کودکی است. کودکان نیاز دارند تا برای عملکرد مستقل و در نهایت جدا شدن از خانواده تشویق شوند. این توانایی در مقایسه با افراد هم سن و سال سنجیده میشود.
عدم ارضای به اندازه کافی خوب نیاز به خودگردانی، استقلال، کفایت و هویت، حوزهی خودگردانی و عملکرد مختل را تشکیل میدهد. در این حوزه، انتظارات فرد از خود و محیطش با تواناییهای محسوس او برای عملکرد مستقل یا موفقیت آمیز تداخل دارد.
طرحوارههای این حوزه معمولا در خانواده هایی به وجود می آید که اعتماد به نفس کودک را کاهش میدهند، گرفتارند، یا بیش از حد از کودک محافظت می کنند و کودک را برای کارهای بیرون از خانه تشویق نکردهاند.
طرحوارههای حوزه خودگردانی و عملکرد مختل
طرحواره وابستگی/ بی کفایتی:
افراد دارای طرحواره وابستگی/ بی کفایتی نمی تواند مسئولیت های روزمره را بدون کمک قابل ملاحظه دیگران در حد قابل قبولی انجام دهد و ممکن است این حالت به صورت درماندگی ظاهر شود.
شعاری که افراد دارای طرحواره وابستگی با آن زندگی میکنند این است که «نمیتوانم به تنهایی گلیم خودم را از آب بیرون بکشم و به دیگران نیازمندم». افرادی که با تله وابستگی زندگی میکنند، بدون تصمیمگیری دیگران قادر به انجام کارهایشان نیستند و مانند یک کودک سرگردان، دائما منتظر نظر و راهنمایی دیگرانند!
اولین ویژگی فردی که با تله وابستگی روبهرو است، عدم توانایی در تصمیمگیری است. از دیگر ویژگیهای افرادی با تله وابستگی میتوان به کمک خواستن دائمی از دیگران اشاره کرد. این افراد اعتقاد دارند که من بیکفایتم پس به دیگران وابستهام! بنابراین اگر نتوانند افرادی را پیدا کنند که در انجام فعالیتها به آنها تکیه کنند و از آنها کمک بگیرند، کارهای خود را کنار میگذارند!
کسانی که در تله وابستگی گرفتار شدهاند، در مدیریت مالی ناتوانند و اغلب درآمد و پولهای خود را بدون برنامهریزی خرج میکنند.
سوال درباره شیوه انجام کارهای جدید بسیار طبیعی است. اما زمانی که این پرسشها بیش از اندازه مطرح میشوند، نشان از طرحواره وابستگی دارند.
این افراد از تصمیمهایی که برای هر بخش از زندگی خود میگیرند اطمینان ندارند و برای مطمئن شدن از تصمیم درست خود، به صورت دائمی به دنبال تاییدطلبی از دیگران هستند. فردی که تله وابستگی را درون خود دارد، از پذیرفتن مسئولیتهای جدید و قرار گرفتن در موقعیتهای تازه دوری میکند.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) کمک خواهی افراطی؛ چک کردن تصمیم ها با دیگران؛ | ۱) اهمال کاری در تصمیم گیری ها؛ | ۱) تاکید افراطی بر خوداتکایی حتی زمانی که کمک خواستن از دیگران امری طبیعی و منطقی است. |
۲) در خواست از افراد مهم زندگی تا تصمیم های مالی و مهم او را به عهده بگیرند | ۲) اجتناب از درگیر شدن با چالش های جدید زندگی مانند یادگیری رانندگی | ۲) خود اتکایی افراطی به طوری که از هیچ کس تقاضایی نداشته باشد. |
۳) انتخاب همسر، شریک عاطفی یا دوستی که بیش از حد حمایت کننده که هر کاری برای او انجام می دهد. | ۳) اجتناب از مسئولیت های معمول دوران بزرگسالی؛ ناتوانی در رسیدن استقلال عمل |
طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری:
افراد دارای طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری ترس افراطی از اینکه فاجعه نزدیک است دارند. آنها اعتقاد راسخ دارند که همیشه برایشان وقایع وحشتناک و غیر قابل کنترل رخ میدهد.
ترس ها ممکن است متمرکز بر:
الف) حوادث پزشکی
ب) وقایع هیجانی مانند دیوانگی
ج) سوانج محیطی مانند گیر افتادن در آسانسور
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) ابراز نگرانی مداوم در مورد حوادث فاجعه بار؛ | ۱) اجتناب هراس گونه از موقعیتهای خطرناک. | ۱) به کارگیری تفکر جادویی و آئین مندی های وسواسی؛ انجام رفتارهای خطرناک و بی احتیاط |
۲) مطالعه وسواس گونه بخش حوادث روزنامه یا انتظار اتفاقات بد در زندگی | ۲) اجتناب افراطی از موقعیتهایی که ایمن به نظر نمیرسند. | ۲) انجام کارها بدون توجه به خطرات احتمالی |
۳) پرسیدن سوالات تکراری از دیگران جهت کسب اطمینان خاطر. |
طرحواره خود تحول نیافته/ گرفتار:
افراد دارای طرحواره خود تحول نیافته/ گرفتار ارتباط عاطفی شدید و بیش از حد با یکی از افراد مهم زندگی به قیمت از دست دادن فردیت یا رشد اجتماعی طبیعی دارند.
این فرد ممکن است احساس کند وجودش در دیگران ادغام شده و هویت جداگانه ای ندارد.
این طرحواره می تواند به صورت احساس پوچی و سردرگمی، بی جهتی، بی هدفی، و در موارد شدید به صورت شک و تردید در موجودیت فردی بروز کند.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) تقلید از رفتار افراد مهم زندگی؛ | ۱) اجتناب از رابطه با افرادی که بر فردیت و مستقل شدن تاکیید می کنند. | ۱) انجام رفتارهایی که نشانگر خودگردانی (استقلال) افراطی است. |
۲) هرچیزی را با مادر خود در میان گذاشتن و زندگی با والدین | ۲) اجتناب از روابط صمیمی و استقلال عمل | ۲) تلاش در جهت اینکه به هر نحوی شده به افراد مهم زندگی ثابت کند که مستقل است. |
۳) حفظ و تداوم رابطه نزدیک با افرادی که اجازه نمی دهند هویت جداگانه ای متناسب با نیازهای خاص خودش داشته باشد. |
طرحواره شکست:
این طرحواره همراه با احساس شکست و بیکفایتی بروز میکند. فردی با طرحواره شکست همیشه این احساس را دارد که در مقایسه با همسالان خود در حوزههای مختلف کاری، تحصیلی، ازدواج و … فرد بیکفایتی است.
افراد دارای طرحواره شکست باور دارند که شکست خورده هستند یا در آینده شکست می خورند. این فرد غالبا احساس بی کفایتی میکند و اغلب فکر میکند در مقایسه با دیگران موفقیت کمتری دارد.
اشخاصی که طرحواره شکست را درون خود حمل میکنند، اغلب افراد کاملا موفقی هستند که کارهای خود را به خوبی انجام دادهاند، اما همواره این احساس را دارند که موفقیت آنها ساختگی است!
افرادی با طرحواره شکست گاهی تلاش میکنند که روی دیگر جنبههای زندگی مانند زیبایی، خوشپوشی و خوشتیپی، ایثارگری، جذابیت و … تمرکز کرده و احساس شکست خود را جبران کنند. اما این احساس همواره با آنها میماند. آنها معمولا شغلهایی را انتخاب میکنند که رسیدن به موفقیت در آنها بسیار دشوار است و زمان مناسب برای رها کردن آن را نیز نمیدانند.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) کارشکنی از طریق انجام کارهای پایین تر از توانایی خود؛ | ۱) اهمال کاری در انجام کارها؛ | ۱) ناارزنده سازی پیشرفت های دیگران؛ |
۲) انجام کارها به صورت تصادفی یا دلبخواهی | ۲) اجتناب کامل از چالش های شغلی یا اهمال کاری در وظایف | ۲) وادار کردن خودش به انجام کارهای سخت به منظور تبدیل شدن به فردی بیش از حد موفق |
۳) مقایسه غیر منصفانه پیشرفت های خود با دیگران. | ۳) ناقص انجام دادن یا نپذیرفتن کارهای جدید و سخت؛ | ۳) تلاش برای رسیدن به معیارهای بی نقص گرایانه به منظور جبران احساس شکست. |
۴) دوری از هدف گزینی شغلی متناسب با سطح توانایی. |
حوزهی محدودیتهای مختل شده
(نیاز به محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری)
این حوزه مربوط به عدم ارضای به اندازهی کافی خوب نیاز به محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری است که جز پنج نیاز هیجانی (عاطفی) اساسی دوران کودکی است. کودکان نیاز دارند تا چیزهایی در خصوص نحوه احترام به دیگران، حقوق آنها، همکاری کردن، متعهد بودن و خویشتن داری را بیاموزند. چنانچه این نیاز به اندازهی کافی خوب ارضا نشود، حوزهی محدودیتهای مختل شده را تشکیل میدهد.
این حوزه مربوط به نقص در محدودیتهای درونی و احساس مسئولیت در قبال دیگران و اهداف بلند مدت زندگی است.
طرحوارههای این حوزه منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران، همکاری با دیگران، تعهد یا هدف گزینی، و رسیدن به اهداف واقع بینانه میشود.
این طرحوارهها در خانواده هایی به وجود میآید که دارای سهل انگاری افراطی، سردرگمی، یا حس برتری هستند.
در برخی موارد ممکن است کودک نتواند ناراحتیهای معمول را تحمل کند یا راهنمایی کافی دریافت نکرده است.
طرحوارههای حوزه محدودیتهای مختل شده
طرحواره استحقاق/ خود بزرگبینی:
فرد دارای طرحواره استحقاق/ خودبزرگبینی معتقد است که نسبت به دیگران یک سر و گردن بالاتر است، حقوق ویژهای برای خود در نظر می گیرد، و تعهدی نسبت به رعایت اصول روابط متقابل که راهنمای تعاملات اجتماعی بهنجار هستند، ندارد.
اغلب انتظار دارند دیگران هر آنچه او میخواهد را فراهم کنند و برای اینکه بتوانند کسب قدرت کنند یا دیگران را کنترل نمایند، تمرکز افراطی بر برتری جویی (موفق ترین، با استعداد ترین، ثروتمندترین و …) دارند.
فرد دارای این تله ممکن است پیوسته انتظار داشته باشد که همسرش باید نیازهای او را برآورده کند و او حق دارد که انتظار حمایت مداوم داشته باشد.
او ممکن است بدون همدلی با دیگران و بدون توجه به نیازها و احساس های آنها، به رقابت افراطی یا کنترل رفتارهای دیگران روی آورد.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) داشتن روابط بی عاطفه یا غیر منصفانه با همسر و افراد مهم زندگی؛ | ۱) اجتناب از موقعیت هایی که فرد نمی تواند برتری و امتیازات خود را به اثبات برساند. | ۱) دادن کادوهای پر زرق و برق یا کمک های فراوان به مدرسه های خیریه به شکلی که احمقانه به نظر برسد. |
۲) مجبور کردن دیگران به انجام کارهایش یا لاف زدن راجع به کارها | ۲) اجتناب از موقعیت هایی که منجر به عملکرد متوسط او می شوند. | ۲) توجه افراطی به نیازهای دیگران |
۳) رفتارهای کودکانه به صورت بی احترامی به نیازها و احساس های دیگران؛ | ||
۴) رفتارهای حاکی از بزرگمنشی و برتری. |
طرحواره خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی:
افراد دارای طرحواره خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی مشکلات مستمر در تحمل نکردن ناکامیها در راه دستیابی به اهداف شخصی یا ناتوانی در جلوگیری از بیان هیجانها و تکانه ها دارند.
چنین فردی درد را تحمل نمیکند، از مسئولیت پذیری گریزان است، به هر قیمتی شده از تعارض جلوگیری میکند و زیاد به خودش سخت نمی گیرد.
این عوامل باعث می شود از رضایت شخصی، تعهد و انسجام شخصیت فرد جلوگیری شود.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) انجام کارهای خسته کننده و ناخوشایند با بی دقتی، | ۱) کار نکردن یا اخراج شدن از مدرسه، | ۱) تلاشی فشرده و کوتاه مدت برای تکمیل پروژه یا خویشتن داری افراطی. |
۲) به راحتی از انجام تکالیف روزمره دست کشیدن | ۲) اجتناب از کار یا پذیرفتن مسئولیت | ۲) خویشتن داری یا خود انضباطی شدید |
۳) از دست دادن کنترل هیجان ها، خوردن، نوشیدن، قمار بازی افراطی یا استفاده از دارو برای لذت بردن. | ۳) نداشتن اهداف بلند مدت شغلی. |
حوزهی دیگر جهت مندی
(نیاز به آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم)
این حوزه مربوط به عدم ارضای به اندازهی کافی خوب نیاز به آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم است که جز پنج نیاز هیجانی (عاطفی) اساسی دوران کودکی است. کودکان نیاز به بیان نیازهای و هیجانهای خود دارند و به شیوهای سالم آنها را ارضا کنند. ممکن است برخی والدین کودک را با قید و شرط پذیرفته باشند و ممکن است تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی ارزش بیشتری نسبت به نیازها و احساسهای کودک داشته باشد.
در نتیجه، کودکان برای دستیابی به تایید، تداوم رابطهی عاطفی یا اجتناب از انتقام و تنبیه، به جای رسیدگی به نیازهای خود، به دنبال ارضای نیازهای دیگران هستند. آنها به دنبال پذیرش جویی و جلب توجه هستند. چنانچه نیاز به آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم به اندازهی کافی خوب ارضا نشود، حوزهی دیگر جهت مندی شکل میگیرد.
این حوزه مربوط به تمرکز افراطی بر تمایلات، احساسها و پاسخهای دیگران است به شکلی که فرد نیازهای خود را نادیده می گیرد.
این کار به منظور دریافت عشق و پذیرش، تداوم ارتباط با دیگران، یا اجتناب از انتقام و تلافی صورت میگیرد.
طرحوارههای این حوزه معمولا در خانوادههایی به وجود میآیند که کودک را با قید و شرط پذیرفتهاند و ممکن است تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی ارزش بیشتری نسبت به نیازها و احساسهای کودک داشته است.
طرحوارههای حوزه دگر جهت مندی
طرحواره اطاعت:
افراد دارای تلهی اطاعت احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران را دارند. آنها این کار را معمولا برای اجتناب از خشم، محرومیت یا انتقام صورت میدهند. این تله به شکل اطاعت افراطی همراه با حساسیت بیش از حد نسبت به احساسات دیگران تجلی می یابد.
تله اطاعت موجب میشود که باور فرد چنین باشد: نیازهای همسرم، همکارم، کارفرما و … همیشه نسبت به نیازهای من در اولویت هستند زیرا: نیازهای او مهمتر است/ نکند مرا طرد کند
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) انتخاب همسر یا افراد مهم زندگی که کنترل کنندهاند؛ | ۱) اجتناب از کلیه روابط بین فردی. | ۱) انجام رفتارهای منفعل، پرخاشگرانه یا نافرمانی. |
۲) واگذاری حق انتخاب و کنترل موقعیت به دیگران | ۲) اجتناب از موقعیتهای مستلزم تعارض با دیگران | ۲) نافرمانی در برابر مراجع قدرت |
۳) مهیا کردن شرایط برای دیگران به منظور رسیدن به آرزوهایشان. | ۳) اجتناب از موقعیت هایی که خواستههایش با دیگران متفاوت است. |
طرحواره ایثار:
افراد دارای طرحواره ایثار تمرکز افراطی بر ارضا نیازهای دیگران در زندگی روزمره به قیمت عدم ارضای نیازهای خود دارند. افرادی که طرحواره ایثار را درون خودشان دارند، اینطور فکر میکنند که همه افرادی که با آنها در ارتباطاند نیازمند کمک هستند. این رفع نیازها درباره افراد نزدیک و مهم زندگی بسیار بیشتر رخ میدهد و فرد تلاش میکند که به هر قیمتی نیاز آنها را برطرف کند.
افراد دارای طرحواره ایثارگری یک نوع مسئولیتپذیری افراطی نسبت به دیگران دارند و همین امر موجب میشود که هر طور شده برای رفع نیاز و خواستههای آنها تلاش کنند.
این افراد آنقدر به فکر رفع نیازهای دیگراناند که در هنگام بیمار شدن خودشان، به کسی اجازه نمیدهند از ایشان مراقبت کنند.
آنها در ظاهر از دیگران انتظار ندارند که محبتشان را جبران یا تلافی کنند. اما در عین حال اگر آنها محبتشان را بیپاسخ بگذارند ناراحت میشوند. افراد دارای طرحواره ایثارگری معتقدند حق انتخاب دارند و خودشان میخواهند که به دیگران محبت کنند یا نیازشان را پاسخ دهند. آنها اغلب دوستان زیادی هم دارند. چرا که همه افراد از ابراز محبت و حمایت شدن از سوی آنها لذت میبرند.
مهمترین علائم این طرحواره را میتوان در سه دسته کلی جای داد:
۱) تمرکز و توجه بیش از حد و افراطی به نیازهای دیگران و عدم توجه به خواسته و ارضای نیازهای خود.
۲) احساس خشم و ناراحتی در برابر عدم جبران محبتهای خود از سوی دیگران.
۳) تجربه حس گناه از کمکاری برای دیگران و ناتوانی در برابر پاسخ به مشکلات آنها.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) از خودگذشتگی بیش از حد برای دیگران و نپرداختن به نیازهای خود. | ۱) اجتناب از روابط نزدیک | ۱) عصبانی شدن از دست افراد به خاطر عدم جبران متقابل کارهای او و سپاسگزاری نکردن؛ |
۲) دادن چیزها به دیگران و هیچ چیزی نخواستن | ۲) اجتناب از موقعیتهای مستلزم داد و ستد | ۲) تا حد ممکن چیزی را به دیگران ندادن |
۳) تصمیم به اینکه دیگر به هیچ بنی بشری کمک نکند. |
طرحواره پذیرش جویی/ جلب توجه:
افراد دارای طرحواره پذیرش جویی/ جلب توجه تاکیدی افراطی در کسب تایید، توجه و پذیرش دیگران دارند.
افراد گرفتار در تله پذیرش جویی و جلب توجه همواره به دنبال گرفتن تایید دیگرانند و تمایل دارند که از طریق شهرت و زیبایی، توجه اطرافیانشان را به خود جلب نمایند. هرچقدر تعداد تاییدها و تمجیدهای اطرافیانشان بیشتر باشد، احساس رضایت و خشنودی بیشتری نسبت به زندگی و خودشان دارند.
در این طرحواره، احساس ارزشمندی فرد بیشتر به واکنشهای دیگران وابسته است و گاهی این طرحواره با تاکید افراطی بر مقام و منزلت، قیافه و ظاهر، پذیرش اجتماعی، پول یا پیشرفت مشخص میشود.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) جلب توجه دیگران به موفقیتهای مرتبط با منزلت اجتماعی خود. | ۱) اجتناب از رابطه با افراد مورد تحسین، بدون ترس از دست دادن تایید آنها. | ۱) ناارزنده سازی وقیحانه افراد مورد تحسین. |
۲) تلاش برای تاثیر گذاشتن بر دیگران | ۲) اجتناب از تعامل با کسانی که مورد تحسین هستند و حسادت نسبت به آنها | ۲) دوری جستن از روابط به گونه ای که توجه دیگران را جلب نکنند. |
حوزهی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری
(نیاز به خود انگیختگی و تفریح)
این حوزه مربوط به عدم ارضای به اندازهی کافی خوب نیاز به خودانگیختگی و تفریح است که جز پنج نیاز هیجانی (عاطفی) اساسی دوران کودکی است. کودکان نیاز دارند هیجانهای خودانگیخته آنها مانند شادی، تفریک کردن و مواردی از این دست را ارضا کنند. برخی خانوادههای فضایی برای ارضای به اندازه کافی خوب تفریح و شادی به کودکان نمیدهند (نه زیاد و نه کم). برخی والدین، کودکان را به حوادث منفی زندگی گوش به زنگ کردهاند و زندگی را منفی گرایانه یا طاقت فرسا به کودکان نشان دادهاند.
چناچه نیاز به نیاز به خودانگیختگی و تفریح به اندازهی کافی خوب ارضا نشود، حوزهی گوش به زنگی و بازداری بیش از حد را تشکیل میدهد. طرحواره های این حوزه موجب میشوند فرد تاکید افراطی بر واپس زنی احساسها و انتخابهای خود انگیخته داشته باشد.
آنها ممکن است در عملکرد و رفتار اخلاقیای که منجر به از بین رفتن خوشحالی و ابراز عقیده هستند قواعد و انتظارات انعطاف ناپذیری داشته باشند.
این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود میآید که در آنها عصبانیت، توقع، و گاهی تنبیه مشاهده می شود.
در این خانواده ها بر عملکرد عالی و بی نقص گرایی، وظیفه شناسی، پیروی از قوانین، و اجتناب از اشتباه تاکید میشود. همچنین در افراد دارای طرحوارههای این حوزه تمایلی نهفته نسبت به بدبینی و نگرانی وجود دارد و فرد باید در تمام اوقات گوش به زنگ باشد.
طرحوارههای حوزه گوش به زنگی بیش از حد
طرحواره منفی گرایی/ بدبینی:
افرادی که طرحواره آنها منفی گرایی/ بدبینی است تمرکزی عمیق و مداوم بر جنبههای منفی زندگی همراه با دست کم گرفتن جنبههای مثبت و خوش بینانه دارند.
این طرحواره شامل انتظارات افراطی در طیف وسیعی از موقعیتهای کاری، مالی، و بین فردی است که خود این حالت منجر به اشتباهات شدیدی میشود و ممکن است فرد ترس غیر معمولی از اشتباه کردن داشته باشد.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) کوچک شماری وقایع مثبت؛ اغراق در جنبه های منفی؛ | ۱) نداشتن امید به بهبود اوضاع؛ | ۱) رفتارکردن به گونه ای غیر واقع بینانه و مثبت گرا؛ |
۲) تمرکز بر جنبه های منفی و نگرانی مداوم، انجام ندادن کارها به دلیل اجتناب از تنبیه احتمالی | ۲) زیاده روی در نوشیدن الکل با هدف نادیده گرفتن احساسات بدبینانه | ۲) خوش بینی زیاد و انکار واقعیت های ناخوشایند |
۳) انتظار و آمادگی برای وقوع بدترین حوادث. | ۳) پایین نگه داشتن سطح توقع و انتظارات. | ۳) خوش بینی خیالی |
طرحواره بازداری هیجانی:
افرادی که طرحواره آنها بازداری هیجانی است، بازداری افراطیای در اعمال، احساسات و ارتباطات خود انگیخته دارند
معمولا این بازداری در حوزههای:
الف) بازداری از بروز خشم و پرخاشگری
ب) بازداری از بروز تکانههای مثبت مثل شادی و برانگیختگی جنسی
ج) بازداری از بیان آسیب پذیری یا نیازهای شخصی
د) تاکید افراطی بر عقلانیت و نادیده گرفتن هیجانها
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) تاکید بر استدلال؛ کم اهمیت جلوه دادن هیجانات؛ | ۱) اجتناب از انجام فعالیت هایی که نیازمند خودبیانگری هیجانی باشد (مانند نشان دادن عشق یا ترس) یا رفتارهای آزادانه | ۱) انجام رفتارهای تکانشگرانه و بدون بازداری (گاهی تحت تاثیر مواد یا الکل) |
۲) خود را به شکل افراطی فردی آرام، خونسرد و متین جلوه دادن | ۲) اجتناب از موقعیت هایی که افراد راجع به احساس های خود بحث می کنند | ۲) به طور ناشیانه سعی می کند مجلس گرم کن باشد به گونه ای که غیر طبیعی باشد |
۳) انجام رفتارهای کنترل گرانه؛ بی احساسی؛ نشان ندادن هیجانات و رفتار خود انگیخته |
طرحواره معیارهای سخت گیرانه/ عیب جویی افراطی:
افراد دارای طرحواره معیارهای سخت گیرانه/ عیب جویی افراطی، باورهای بلند پروازانهای درباره رفتار، عملکرد، و کوشش خود دارند. این کار معمولا برای جلوگیری از انتقاد صورت می گیرد.
این طرحواره ممکن است به شکل:
الف) بی نقص گرایی
ب) قوانین غیر قابل انعطاف و بایدها
ج) دغدغه زمان و کارآمدی
فرد دارای این تله باور دارد که او و همسرش/ شریک عاطفیاش، باید معیارهای بالای عملکرد را در زندگی و روابط خود بر آورده سازند. او باور دارد که اگر این معیارها توسط او یا همسرش برآورده نشوند، مستحق انتقاد هستند.
این طرحواره معمولا در خانوادههایی به وجود میآید که نسبت به خودشان و دیگران بیش از حد عیب جویی میکنند و توقع دارند کارها با کیفیت عالی و در کوتاهترین زمان انجام شوند.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) تلاش برای انجام رفتارهای بی نقص؛ | ۱) اجتناب از انجام کارها؛ | ۱) کنار گذاشتن تمامی معیارهای بلندپروازانه و عادت کردن به انجام رفتار پایین تر از حد معمول. |
۲) تلاش زیاد برای بی نقص جلوه دادن خود | ۲) اجتناب از موقعیت ها و تکالیفی که منجر به قضاوت درمورد عملکرد فرد می شوند | ۲) بی توجهی به معیارها و انجام کارها، بدون در نظر گرفتن زمان به صورت شتاب زده. |
۳) تهیه فهرستی از معیارهای بلند پروازانه برای خود و دیگران. | ۳) اهمال کاری. |
تنبیه:
افراد دارای طرحواره تنبیه، باوری اساسی مبنی بر این که افراد باید به خاطر اشتباهاتشان تنبیه شوند، دارند.
این افراد اغلب احساس خشم، نابردباری و بی صبری نسبت به کسانی (حتی نسبت به خودشان) که طبق معیارهای آنها عمل نکردهاند دارند.
سه سبک مقابلهای درخصوص هر طرحواره وجود دارد که فرد با توجه به آن سبک مقابلهای، ممکن است رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. در برخی موارد، فرد در موقعیتهای مختلف، سبکهای مقابلهای متفاوتی در قبال یک طرحواره یکسان از خود نشان میدهد. این سه سبک عبارتند از: ۱) تسلیم طرحواره شدن، ۲) اجتناب از طرحواره، ۳) جبران افراطی طرحواره
چند مثال از سبکهای مقابلهای:
نمونه ای از تسلیم طرحواره شدن | نمونهای از اجتناب از طرحواره | نمونه ای از جبران افراطی طرحواره |
۱) انجام رفتارهای تنبیه گرانه یا سختگیرانه نسبت به افراد مهم زندگی. | ۱) اجتناب از موقعیت هایی که فرد مورد ارزیابی قرار می گیرد به منظور گریز از تنبیه. | ۱) عفو و گذشت زیاد نسبت به دیگران درحالی که از ته دل عصبانی و ناراحت است. |
۲) با خود و دیگران به شیوه ای تنبیه گرانه و بی رحمانه رفتار کردن | ۲) اجتناب از ارتباط با دیگران به دلیل ترس از تنبیه | ۲) عفو و بخشش زیاد و افراطی دیگران بدون عصبانیت و ناراحتی شدید |