مرزگذاری یکی از مهمترین بخشهای تربیت سالم کودک است. کودکان برای رشد عاطفی و رفتاری سالم، نیاز دارند بدانند چه رفتارهایی قابل قبول هستند و کجا باید متوقف شوند. اما بسیاری از والدین نگراناند که اگر برای کودک مرز بگذارند، او احساس طرد شدن یا بیمحبتی کند. در واقع، میتوان مرزهای قاطع اما مهربانانه ایجاد کرد؛ مرزهایی که هم به کودک احساس امنیت بدهد و هم رابطه عاطفی را حفظ کند.

تدوین و گردآوری : دنیا نهضت – روانشناس کودک و نوجوان
چرا مرزگذاری ضروری است؟
مرزها به کودک کمک میکنند:
- دنیای اطراف خود را بهتر درک کند،
- احساس امنیت و پیشبینیپذیری داشته باشد،
- یاد بگیرد مسئولیت رفتار خود را بپذیرد،
- و مهارتهای خودکنترلی و حل مسئله را تقویت کند.
کودکی که بدون مرز بزرگ میشود، ممکن است در آینده در برابر قوانین اجتماعی، روابط یا حتی خواستههای خودش دچار سردرگمی شود. اما اگر مرزها خشک، تنبیهی یا همراه با طرد عاطفی باشند، کودک احساس میکند که «دوستداشتنی نیست» یا «فقط وقتی خوب رفتار کند، ارزش دارد».
اصول مرزگذاری سالم و بدون طرد عاطفی
۱. مرزها را شفاف و قابل فهم بیان کنید
کودکان باید بدانند دقیقاً از آنها چه انتظاری دارید. استفاده از جملات ساده و مثبت به درک بهتر کمک میکند.
مثال: به جای «داد نزن»، بگویید «میتونی با صدای آرامتر حرف بزنی». وقتی مرزها مبهم باشند، کودک احساس سردرگمی یا بیعدالتی میکند.
۲. حفظ محبت در زمان اعمال مرز
محبت نباید مشروط به رفتار کودک باشد. حتی وقتی لازم است محدودیتی بگذارید، میتوانید با لحن آرام و نگاهی مهربان این کار را انجام دهید. مثال: «میدونم ناراحتی که دیگه نمیتونیم تلویزیون ببینیم، اما الان وقت خوابه. فردا با هم برنامه مورد علاقهات رو نگاه میکنیم.» در این حالت، کودک میآموزد که مرزها بخشی از مراقبت هستند، نه نشانه طرد شدن.
۳. توضیح دلیل مرزها
وقتی کودک بفهمد چرا قانونی وجود دارد، راحتتر آن را میپذیرد. مثال: «نمیتونی توی خیابون بدوی، چون ماشینها ممکنه خطرناک باشن.» توضیح دلیل محدودیتها به رشد شناختی و درک منطقی کودک کمک میکند.
۴. همدلی در کنار قاطعیت
همدلی به معنای اجازه دادن به هر رفتاری نیست؛ بلکه به معنای درک احساسات کودک در چارچوب قانون است.
مثال: «میدونم عصبانیای چون نمیخوای بازی تموم شه، اما زمان بازی تموم شده. میخوای کمک کنم وسایل رو جمع کنیم؟» در این گفتار، هم احساس کودک دیده شده و هم قانون حفظ شده است.
۵. ثبات در اجرای مرزها
بیثباتی والدین (گاهی سختگیری و گاهی چشمپوشی) باعث میشود کودک برای آزمودن قوانین رفتارهای ناپایدار نشان دهد.
- اگر قانونی میگذارید، تا جای ممکن به آن پایبند باشید.
- کودکان وقتی ثبات میبینند، احساس امنیت و اعتماد بیشتری میکنند.
۶. پرهیز از تحقیر و تهدید
جملاتی مثل «اگه این کارو بکنی دیگه دوستت ندارم» یا «برو از جلوی چشمم» اثرات عمیق روانی دارند. این نوع واکنشها کودک را در ترس از طرد شدن فرو میبرد. بهجای آن، از پیامهای رفتاری استفاده کنید:
«الان از این رفتار خوشم نیومد، ولی خودت برام مهمی.» این جمله، رفتار را از هویت کودک جدا میکند و رابطه عاطفی را حفظ میکند.
مرزگذاری سالم یعنی ترکیب قاطعیت با مهربانی. کودک نیاز دارد بداند که قوانین وجود دارند، اما این قوانین از سر عشق و محافظت هستند. وقتی والدین با آرامش، ثبات و همدلی مرز میگذارند، کودک نهتنها احساس طرد شدن نمیکند، بلکه به مرور یاد میگیرد خودش نیز مرزهای شخصیاش را در روابط آینده رعایت کند. با مرزگذاری درست، خانه به محیطی امن، پیشبینیپذیر و سرشار از محبت تبدیل میشود؛ جایی که کودک میداند همیشه دوستداشتنی است حتی وقتی اشتباه میکند.
